#پندانه
✍ ما به تغییر نیاز داریم
🔹خانم معلم در یکی از روزهای
پاییز مادر یکی از دخترها را خواست.
🔸خانم معلم به مادر گفت:متأسفانه
باید بگم که دخترتون نیاز به داروهای
آرامبخش داره چون دخترتون بیش
فعاله و مشکل حاد تمرکز داره. اصلا
چیزی یاد نمیگیره.
🔹ترس به قلب مادر چنگ زد و
چشمانش در غم خیس خورد.😔
انگار داشت چنگ میزد به گلوی
خودش، اما حرف خانم معلم را
قبول کرد.
وقتی همه چیز همان طور شد
که معلم خواسته بود، دخترک
گفت: خجالت میکشم جلوی
بچهها دارو بخورم.
🔹خانم معلم پیشنهاد داد وقت
بیکاری که دختر باید دارو مصرف
کند، به بهانه آوردن قهوه خانم
معلم، به دفترش برود و قرصش
را بخورد.
🔸دختر خوشحال قبول کرد. مدتها
گذشت و سرمای زمستان، تن زرد پاییز
را برفی کرد.
🔹خانم معلم دوباره مادرش را خواست
این بار تا جا داشت از دخترک و هوش
سرشارش تعریف کرد.
🔸در راه برگشت به خانه، مادر
خیلی بالاتر از ابرها سیر میکرد.
🔹لبخندزنان به دخترش گفت: چقدر
خوبه که نمرههات عالی شده، چطور
تونستی تا این حد تغییر کنی؟!
🔸دختر خندید: مامان من همه
چیز رو مدیون خانم معلمم هستم.
🔹مادر گفت: چطور؟
🔸دختر گفت:
هر روز که براش قهوه میآوردم، قرص
رو داخل فنجون قهوهاش مینداختم.
اینجوری رفتار خانم معلم خیلی آروم
شد و تونست خوب به ما درس بده.
💢خیلی وقتها تقصیر گردن دیگران
نیست. این ما هستیم که نیاز به تغییر
داریم.
@hamsaran_beheshti18
♥️✧❥꧁یازهرا꧂❥✧♥️