#فنجانی_چای_باخدا ✨🍮🍮
#قسمت_49
به ایران رسیدیم..با ترس از هواپیما پیاده شدم.
مادر لبخند زد.. نفس گرفت٬ عمیق..
چشمانش حرف میزد.. اما زبانش نه.. گونه هایش پر شد از مروارید و من فقط نگاهش کردم. این زن چه چیزی برای دلبستن در این خاک داشت؟
وارد سالن فرودگاه شدیم.کمی عجیب به نظر میرسد. تمیز بود و شیک..بدون حضور شتر و اسب..باتعجب به اطراف نگاه کردم. فرودگاهش که شباهتی به تصویر سازیِ اخبارهای مورد علاقه پدر نداشت.
چشم چرخاندم٬تا جایی که مردمکهایم یاری میکرد..اینجا چقدر مدل و سوپر مدل حضور داشت..شاید جشنواره بازیگران سینمایشان بود..وشاید جشنی که ثروتمندان را در اینجا جمع میکرد..
آخر دکورِ چهره و لباسِ زنان و مردان گویایِ چیزی جز یک میهمانی عظیم نبود..
با قدمهایی بهت زده از دیدن جوانانِ غرق در آرایش و وسواس در مدِل مو و پیچیده در لباسهای خوش دوخت٬آرام آرام به سمت خروجی رفتم با چمدانی در دست و مادری حیران مانده درفضا..نه… بیرون از در هم نه درشکه ای بود و نه خرابه ای..همه چیز زیبا بود٬درست مانند داخل..
ناگهان چشمم به چند زن و دختر چادر پوش افتاد..اما اصلا شبیه خاطرات کودکیم نبودند..
دو دختر جوان با روسری و کفشای رنگی که با کیفشان ستِ شده بود٬سیاهی چادر را به رخ هر بیننده ای می کشیدند
و دو زن میانسالِ همراهشان که شیک و تیره پوشی را در زیر آن پارچه ی مشکی به هر عابری متذکر می شدند..
اینجا ایران بود؟سرزمینِ زشتی و کشتار؟
شاید هواپیمایی در خاکی دیگر زمین گیر شده بود..
سوار اولین تاکسی زرد رنگ شدیم.. نمی توانستم درست فارسی صحبت کنم.
مادر هم که روزه سکوتش را نمی شکست.آدرس خانه قدیمی مان در ایران را که سالها قبل روی تکه کاغذی توسط پدر حک شده بودو به کمک یان از میان اوراقش پیدا کرده بودم٬ به پیرمرد راننده دادم..
پیرمرد نگاهی به کاغذ کرد (اوه.. اسم خیابونا خیلی وقته عوض شده..این آدرسو از کجا آوردین؟)
از درون آیینه نگاهش کردم. لغتی مناسب برای پاسخگویی نمیافتم
پیرمرد که گنگی ام را دید لبخند زد (پس شانس آوردین که گیر یه پیرمرد افتادین.. آخه جوونا که اسم قدیمی خیابونارو بلد نیستن..اما نگران نباشین من میرسونمتون..)
یعنی خیابانهای اینجا چند اسم داشت؟واین آدرس٬خاطره ای خاک خورده از گذشته بود؟
هر چه بیشتر در خیابانها دور میزدیم٬ تعجب من بیشتر میشد.
انگار تمام شهر میزبانِ میهمانانِ جشن پوش بود.پدر برای آزادیِ همین خلق شعار میداد و فریاد میکشید؟
http://eitaa.com/joinchat/898170882C1376290adb
@hamsardarry 💕💕💕