هدایت شده از تبلیغات 🌹عکس‌پروفایل..
🔞داستان ترسناک پیرمرد و زنی که به جای پا سم داشت 📵 خسته و کوفته از سر کار به سمت منزل حرکت کرد نزدیک در خانه یه ۲۰برگی دید که نظرشو جلب کرد دفترو باز کرد غیر از یه مو چیزی توی دفتر ندید؛ دفترو با خودش برد داخل نمازشو خوند در حال استراحت بود که یک سیاه تاریک نزدیکش می‌شود و متوجه می‌شود که یک روبروش ایستاده زن با قرمز و صورت سوخته‌اش به مرد نگاه می‌کند ناگهان.. ادامه داستان در لینک زیر👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2090598466C28144abd37