☘ جشن 100
روزی بود و روزگاری
در جنگل اعداد عدد های دو رقمی زندگی می کردند و چون 99از همه بزرگ تر و قوی تر بود پادشاه اعداد بود
99 سایر عدد ها را اذیت می کرد ، خوراکی های آن ها را می گرفت و از آنها کار می کشید و خودش استراحت می کرد سایر عددها هم ناراحت و ناراضی بودند
تا اینکه یک روز در جنگل به عددی بزرگتر برخورد کردند و از او پرسیدند نام تو چیست ؟
گفت من 100هستم و از همه شما بزرگتر و قوی تر
36گفت حتی از 99؟؟؟
گفت بله من سه رقم دارم او دو رقم
آنها ماجرا را به 100تعریف کردند و چون صد خیلی مهربان بود با آنها نقشه ای ریختند تا 99را زندانی کنند
یک روز که 99در حال استراحت بود عدد 100رفت و با او درگیر شد و چون از 99یکی بیشتر بود ، 99را شکست داد و زندانی کرد آن روز عددها برای پادشاه جدید و مهربان خود جشن گرفتند و برای همیشه در آرامش و دوستی زندگی کردند و 99که از کار خود پشیمان شده بود را هم بخشیدند