این قسمت از همه مهم تره دقت کنید لطفا داشتن دارش میزدن شیطان میاد بهش میگه همه این بلاها رو من سرت آوردم الانم من فقط میتونم نجاتت بدم فقط یک شرط داره . برصیصیا هم که میبینه دیگه هیچ راهی نداره میگه باشه هر شرطی باشه انجام میدم تمام این داستان برای این جمله پایانی بود که از همه مهمتره شیطان بهش بالای دار گفت : بهم سجده کن تا نجاتت بدم و برصیصا با اشاره سجده کرد و همون لحظه دارش زدن اینکه فرد باید از زنا پرهیز کنه قطعیه ، حالا فرض کن یه مومن در چنین شرایطی قرار بگیره ، شیطان میدونه که اون ترک گناه میکنه و اگر هم گناه را مرتکب بشه ، بعدا توبه میکنه ، میاد و بر طرف شهود میکنه و اون را از کار گناه یا همون زنا منصرف میکنه ، چند باری در موارد مختلف کشف برای شخص اتفاق میفته ، کار به جایی میرسه که دیگه کامل مطمئن میشه به کشف هایی که براش اتفاق میفته ، حالا دیگه در کشف های بعدی به این که طبق شرع هست یا نه فکر نمیکنه