سلام الله علیها(1) 📢📢📢...در روز دوشنبه ۲۸ صفر سال ۱۱ هجری قمری ، ۱۱ خرداد سال ۱۱ هجری شمسی ، ۲۷ می سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟؟ ➖➖➖➖⚫️🔶⚫️ 🕝🕖🕗…خبر شهادت رسول خدا صلی الله علیه و آله به سرعت مدینه را در می‌نوردد ؛ سپاهیان بی تحرکِ اسامه که کمی از مدینه دور شده اند ، توسط پیکی که عایشه روانه کرده است ، خبر را میشنوند و از هم می‌پاشند؛ …عمر بن خطاب و ابوعبیده به سرعت سپاه را ترک می کنند و به مدینه باز می‌گردند ؛ ⚠️ عمر به مسجد پیامبر وارد می‌شود و پیوسته فریاد می‌کشد: رسول خدا نمرده است ! …هر کس بگوید او مرده ، با این شمشیر او را نشانه می روم‼️ عثمان بن عفان نیز با او هم صدا شده است ! (۱) تلاش حاضران برای ساکت کردن اینان به جایی نمی رسد؛ خبر وفات ، با کمی تأخیر به سُنْح - جایی در ۸ کیلومتری جنوب شرقی مدینه که منزل ابوبکر آنجاست - نیز می‌رسد. ¤¤ابوبکر مدتی بعد خود را به سرعت و با یک شتر (۲) - که از پیش آماده کرده اند - به مسجد النبی می‌رساند ، او رو انداز پیامبر را کنار می‌زند و پس از اطمینان از وفات آن حضرت برمیخیزد و می‌گوید: 🅾️ هر کس محمد را می‌پرستید , بداند که او مرده است و هر کس خدا را می‌پرستید ، پس بداند که خدا زنده است و نمی‌میرد ‼️(۳) …(لطفا در جملات او تأمل کنید!🤔) ⬅️ ابوبکر در مسجد پیامبر در کناری نشسته است و حوادث را به دقت زیر نظر دارد ؛ ❌ "مَعن بن عَدي" و "عُوَيم بن ساعده" دو همراه قدیمی ابوبکر و عمر ، در میان انصار و اهل مدینه ، خبر گردهمایی انصار در سقیفه را به عمر می‌رسانند ؛ و او نیز ابوبکر را باخبر می سازد و این دو به همراه ابوعبیده راهی سقیفهء بنی ساعده می‌شوند ؛ 🎴این سقیفه ، استراحتگاه کوچکی در محلهء بنی ساعِدَه است ، جایی در شمال غربی مسجد که رسیدن به آن جا کمتر از ۵ دقیقه زمان می‌برد. ابوبکر در راه ، ابوعبیده را نیز با خود همراه می‌سازد ؛ 👈 در سقیفه ، رقابت بر سر جانشینی پیامبر بالا گرفته است‼️… و سرانجام با توجه به اختلاف دیرینهء دو قبیله اوس و خزرج و با کمک تهدیدات عمر ! و بیعت با شتاب دو تن از هواداران باسابقهء ابوبکر ، بَشیر بن سعد خزرجی و اُسَید بن حُضیر ، و سپس تبعیت انصار از آن دو و آنگاه بیعت عمر و ابوعبیده ، اوضاع کم کم به نفع ابوبکر آرام می‌شود. (۴) 《1》