😥 پيشانى ‌تان را شبيه كنيد به پيشانى امام حسين علیه السلام مرحوم آیت الله تولایی خراسانی در سخنرانی های خود در مسجد ملک تهران در سال 1383 قمری می فرمود: اباعبدالله علیه السلام ايستاده بود گوشه ميدان. از صبح هم جنگ كرده، هم داغ ديده، هم نعش ها را برداشته و طرف خيمه‌ ها آورده. مگر يك نفر آدم چقدر قوّت دارد؟! خودِ داغ جوان ديدن، اين‌ها امام حسين علیه السلام را كباب كرده. قدری جنگ كرد، خسته شد. آمد كنار ميدان. شمشير را غلاف كرد تا دو دقيقه نفس بكشد. من يك وقتى در اين فكر افتادم که چرا منبري ‌ها مى ‌گويند به سر بزنید، به پيشانى بزنید، امّا نمى ‌گويند به صورت بزنید. يك وقت پدرم اين را روى منبر گفت. پدر من به امام حسين علیه السلام اخلاص داشت. گفت پيشانى ‌تان را شبيه كنيد به پيشانى امام حسين. آن وقت فهميدم براى اينكه قدرى درد بگيرد و به ياد درد پيشانى اباعبدالله علیه السلام بيافتيد. اباعبدالله علیه السلام ايستاده ميان ميدان، خسته شده، سينه ‏اش آتش گرفته، دلش مشتعل است. يك وقت يك لامذهبى چنان سنگى به پيشانى آقا زد. شما خيال مى‌كنيد سنگ‌ها عادى بوده؟ خير! سنگ اندازها با فلاخن ‌ها نشان مى ‌زدند مانند تير زدن. سنگ هاى مخصوص تراش خورده حجّارى شده در فلاخن مي ‌گذاشتند و پرتاب مى ‌كردند. اثر اين سنگ‌ها از تير، كمتر نبود، از شمشير كمتر نبود. يكى از اين سنگ‌ ها خورد به پيشانى، استخوان پيشانى شكست. رگ هاى پيشانى پاره شد. خون بالاى چشم‌ هاى امام حسين علیه السلام جارى شد. دست بُرد خون ‌ها را پاك كرد. يك قدرى هم خون‌ ها را به عمامه ‌اش ماليد. چاره ندارد. آخر دكمه‌ هاى زره را باز و زره را عقب برد. پيراهن را بلند كرد خون از پيشانى پاك كند. اى امان! به حال آمديد؟ دل فاطمه علیهاالسلام از گريه شما خوشحال مى ‌شود. هم این که پيراهن را بالا كرد دل نازنينش نمايان شد. يك لامذهبى چنان تير سه شعبه زهرآلود پرتاب کرد ... (سخنرانی های مسجد ملک، ماه رمضان 1383 قمری، مجلس ششم) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»