⏪ عنايت و صله حضرت رضا (علیه السلام) 💠 نقل شده از مرحوم حاج شيخ ابراهيم مشهور به صاحب‌‏الزماني كه فرموده روز تولد حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام (11 ذيقعده) قصيده‌‏اي در ولادت و مدح آن حضرت گفتم و از خانه بيرون آمدم به قصد ملاقات نايب‌‏التوليه كه قصيده‌‏ام را براي او بخوانم. 💠 چون عبورم از صحن مقدس افتاد با خود گفتم نادان، سلطان اينجاست كجا مي‏روي؟ قصيده‏‌ات را براي خودشان چرا نمي‏خواني؟! 💠 پس، از قصد خود پشيمان و تائب شدم و به حرم مطهر مشرف شدم و قصيده‏‌ام را مقابل ضريح مقدس خواندم و عرض كردم يا مولاي از جهت معيشت در فشارم، امروز هم عيد است اگر صله‌‏اي عنايت فرماييد بجاست. . . 💠 ناگاه از سمت راست كسي ده تومان در دست من گذاشت، گرفتم و عرض كردم يا مولاي كم است، فوراً از سمت چپ كسي ده تومان ديگر در دستم گذاشت، باز عرض كردم كم است، ده تومان ديگر در دستم گذاشتند، خلاصه تا شش مرتبه استدعاي زيادتي كردم و در هر مرتبه ده تومان مرحمت فرمودند (البته ده تومان آن زمان مبلغ قابل توجهي بوده است). 💠 چون مبلغ شصت تومان را كافي ديدم، خجالت كشيدم كه باز طلب زيادتي كنم، پول را در جيب گذاشته تشكر كردم و از حرم مطهر خارج شدم. 💠 در كفشداري عالم رباني مرحوم حاج شيخ حسنعلي تهراني را ديدم كه مي‏خواهد به حرم مشرف شود ، مرا كه ديد در بغل گرفت و فرمود حاج شيخ خوب زرنگ شده‌‏اي با حضرت رضا عليه السلام نزديك شده و روي هم ريخته‏‌ايد، تو شعر مي‏گويي و آن حضرت به تو صله مي‏دهد، بگو چه مبلغي صله دادند؟ 💠 گفتم شصت تومان، فرمود حاضري شصت تومان رابدهي و دو برابر آن [را] بگيري؟ قبول كردم شصت تومان را دادم وايشان 120 تومان به من مرحمت فرمود. 💠 بعداً پشيمان شدم كه آن وجهي كه امام علیه السلام مرحمت فرمودند چيز ديگر بود، خدمت شيخ برگشتم و هر چه اصرار كردم ايشان معامله را فسخ نفرمود. 📔داستانهای شگفت،سید عبدالحسین دستغیب اللّهم عجّل لولیک الفرج اللهم العن الجبت و الطاغوت و ابنتیهما