تمام شد! اذان مغرب را که بگویند صفر تمام می‌شود. پیرهن مشکی عزای تو را تا می‌کنم و نمی‌دانم محرم سال آینده قسمتم شود خودم تنم کنم یا دست کسی گوشه کفنم می‌گذاردش. نمی دانم بازهم چشمم به گنبدت می افتد یا نه... این ناله های آخر زمزمه نامت را از من بپذیر. چه بی‌مضایقه ‌خوبی حسین! خودت را به من بچشان…