📝لابی قدرت در جناح اصولگرا
انتخابات دوم اسفند ماه با فراز و فرودهای بسیار به پایان رسید و اکنون بهتر و بدون پردهتر میتوان با مردم به گفتگو نشست.
مجلس یازدهم در حالی رقم خورد که اساساً جناح انقلابی رقیق، با ساختار حزبگرایی سنتی و لابی در سطح سیاستمداران، پس از چندین جلسه سهمخواهی و کشمکش در قدرت، به ارائه فهرستی واحد برای تصرف جبهه کم مشارکت این دوره نائل شد و تمام تلاش خود را بر هدف پیروزی قرار داده بود و نه «مشارکت حداکثری».
برای آشنایی بهتر باید با دو گروه تکنوکراتها و انقلابیهای سنتی بیشتر آشنا شده و جهتگیری و رفتار هر کدام را بهتر تحلیل کنیم.
تکنوکراسی، یا اصالت تکنو به گروهی اطلاق میشود که «اجرا» و نتیجه اصالت داشته و از اصالت بر وظیفه فاصله میگیرد. به تعبیر دیگر از همان روشی بهره میگیرد که در الگوی سیاسی پیروان ماکیاولی بدان اعتقاد داشته و به جای اصالت وظیفه به اصالت هدف تکیه کرده و در نتیجه با تمسک به هر روش «ممکن» برای دستیابی به هدف خود تلاش میکنند.
این روش علاوه بر آنکه با الگوی وظیفه محوری مدنظر امام خمینی که فرمود: «ما مامور به وظیفهایم نه نتیجه» دارای تعارض آشکار است، در شق رقیق آن حامل بیتقوایی آشکاریست که از هر مسیر مباحی به دنبال «انجام کار» هستند،
حال آنکه امام جامعه در وصف حال شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی میفرماید: « او از معدود افرادی بود که در صحنه نبرد هم تقوی را رعایت میکرد.»
این گروه، با انتساب خود به تکنوکراسی به نحوی ضعف مبانی اسلامی خود را بیان میکند، گویی اسلام برای حوزه اجرا و عمل مبانی موثر و کارآمدی ندارد. لذا مجبور هستند شیوه و سبک را از تمدن غربی وام بگیرند.
این نوع تفکر در عرصه عملکرد نیز به صورت چانهزنی، لابی، اهمال، اغماض و قبیلهگرایی ظهور و بروز پیدا کرده به نحوی که در جریان ایجاد فهرست به اصطلاح وحدت اتفاقها و رفتارهایی نقل میشود که از نقل آن به علت وهن نظام اسلامی چشم پوشی میکنیم.
از سوی دیگر حضور جبهه موجه و پرسابقه انقلابیهای سنتی را در عرصه انتخابات داریم، که با درگیر شدن به مباحث روبنایی، و عدم توجه به آخرین تولیدات نظری جبهه خودی همواره مسیری سخت و پرهزینه را برای همراهی انقلاب برگزیدهاند و با نیروهای پیشرو و تمدنساز انقلاب دچار تعارض شدهاند.
امام خامنهای همواره در جایگاه امامت امت تلاش داشته تا علاوه بریادآوری افقهای بالا و اشاره به عمیقترین مفاهیم و بنیادی اسلام و امتداد انقلاب تا نیل به گسترش اسلام در تمامی وجوه جامعه یا همان تمدن نوین اسلامی، اقشار را با سطوح مختلف در دامنه انقلاب نگه دارد. انسجام و حفظ ارتباط گروههای مختلف از سوی امام جامعه باعث شده تا این گروهها بعضا احساس کنند که در صحنه اجتماعی«سلایق» متفاوتی وجود دارد، و سطوح مطرح نیست.
گرچه در مورد ایمان، درجات را قبول داشته و میدانند که برخی مومنتر از برخی دیگر هستند. اما در سیاست این موضوع را تعبیر به سلیقه میکنند. حال آنکه در علم و بصیرت نیز میتوان این درجات را قائل شد.
اگر در با الگوی خطی به تقسیمبندی موضوع بپردازیم، میتوان اینگونه به موضوع نگاه کرد که آنانی که قائل به ساخت تمدننوین اسلامی هستند و مختصات آن را شناخته و میدانند چه چیز را باید نفی و چه چیز را باید جایگزین کرد، نسبت به آن دسته از انقلابیون سنتی قرن ۱۴ شمسی که تنها در فکر حفظ نهاد ولایت و تامین نیازهای جاری کشور هستند؛ فضل و درجاتی بالاتر دارند.
در انتخابات مجلس متاسفانه به علت وجود و نفوذ انقلابیهای سنتی و نگاه بسته آنها به مقوله تبدیل برای تمدن به جای تغییر در وکلای مجلس و حضور اقشار تکنوکرات مسلمان که در تلاش هستند تا به وسیله اسلام به ایران خدمت کنند، قشر جوان انقلابی آشنا با افقهای تمدن نو، به حاشیه رانده شده و کشور از تبدیلات مفید به نفع تمدن نوین اسلامی برای مدتی دیگر محروم شد. امید است که در طول سالهای آتی بتوان این قشر را با دلسوزان اسلام و ایران در نسل گذشته جایگزین کرد تا ایران اسلامی با سرعت بیشتری به سمت ساخت قدرت جهانی و تمدن الهام بخشی برای دنیای خسته از تمدن کهنه و ناکارآمد غرب حرکت کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نویسنده: ناشناس
▶️
https://b2n.ir/572838
تصویر: بهزاد نبوی و احمد توکلی دو چهره شاخص از دو جناح سیاسی اصلاحطلب و اصولگرا که برخی حتی اختلافات آنها در کابینه میرحسین موسوی را عامل ایجاد جناح چپ و راست میدانند،در حاشیه دیدار افطاری فعالان سیاسی با رئیس جمهور روحانی، در اردیبهشت 1398. (منبع: خبرگزاری آفتاب)
✅کانال باشگاه استراتژیست های جوان
@ystc_ir