🔰 عرف یا شرع؛ مسئله این است...
✍ سمانه ساجدی
🔹 با نگاهی دقیق به "تاریخ طرحریزی استراتژی در ادیان الهی" به روشنی میتوان با ضرورت وجود شرع و حذف عرف آشنا شد، عبرت گرفت و از بروز حوادث مشابه اجتناب کرد.
🔹 هرگاه در تشکیل حکومت الهی، جامعه وابستگیاش را به آنچه عرف نامیده میشود ترک نکند؛ به تدریج از قوانین الهی کاسته و فروپاشی آن حکومت نزدیک خواهد بود. تعریف قوانین الهی "شرع" ذیل آنچه در جامعه به عنوان عرف متداول شده است به مثابه اصالت بخشیدن به عرف، حذف قوانین الهی و البته اولین قدم به سمت سکولاریزاسیون است.
🔹 عدول کردن از قوانین الهی و نادیده گرفتن شرح وظایف تعیین شده از سوی خالق، به دلیل وابستگی اکثریت مردم خصوصا بزرگان و خواص جامعه به سازوکارهای عرفی( برآورده کردن نیازها به سبک غیر الهی) سبب شد قوم موسی (ع) پس از رهایی از دوران سیاه فرعون و تشکیل حکومت الهی نتواند پایدار بماند. آنان در سیاست قائل به جدایی دین از سیاست بوده و همین امر سبب شد وجود شاه در کنار نبی را رقم زدند؛ در اقتصاد قائل به رباخواری و نیز شهوت طلبی در رفتار اجتماعیشان کاملا مشهود بود. مردمانی که خود زمانی از مدل حکومت فرعون به موسی پناهنده شدند حال خودشان گرفتار همان سازوکارهای غیرالهی بودند.
🔹 اصالت بخشیدن به عرف و جهل (جهل ندانستن نیست بلکه تکیه بر دانستههای غلط است)؛ میتواند به فروپاشی هر حکومتی که مدعی برپایی حکومت الهی است بیانجامد و آغازی برای سکولاریزاسیون باشد. امروزه علم اقتصاد برپایهی طمع و ربا نهاده شده است.
🔹 جرمی بنتام یکی از بزرگترین تئوریسینهای اقتصاد در غرب قائل است: من خودمان را آزاد میبینم؛ آزاد برای بازگشتن از آن اصول قطعی و مطمئن دینی و سنتی که در آن «طمع داشتن گناه است»، «تحمیل کردن ربا برخلاف قانون الهی است» و اینکه «پولدوستی نفرتانگیز است»؛طمع و ربا باید برای مدت زمان بیشتری خدایان ما باشند! آری در نگاه عرف آنچه اصالت دارد برطرف کردن خواستههای انسان بدون قید و بند است.
🔹 به همین سبب طمع انسان تئوریزه میشود و به عنوان علم در جهت برآورده کردن خواستههای نامشروع انسان قرار میگیرد و پس از مدتی به عرف در جامعهی انسانی مبدل میشود.
instagram.com/p/CciIGoLoKEv
اندیشه جویان استاد حسن عباسی
📡
@Hasanabbasi_students