👑 مفهوم «طبقه» و «برتری» از منظر دو ایدئولوژی سرمایه‌داری و کمونیسم 📷 ⭕️ اساس تقابل دو مکتب بزرگ قرن حاضر «لیبرالیسم و سرمایه‌داری» و «کمونیسم و سوسیالیسم» بر اساس نگاه به «طبقه اجتماعی» شکل‌گرفته است. 🔶 آنچه در «مانیفست کمونیسم» (نوشته مارکس و انگلس) بیان‌شده است‌‌،‌ بر این باور استوار است که تاریخ جوامع، تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است و دنیای حاضر، دوطبقه بورژوازی و پرولتاریا(طبقه کارگر) وجود دارند که درگیری این دو، آینده را رقم خواهد زد. این مانیفست «واژگونی نظام سرمایه‌داری از طریق انقلاب کارگران و لغو مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و لغو کار مزدی و ایجاد جامعه‌ای بی‌طبقه با مردمی آزاد و برابر» خواسته مشترک همه کمونیست‌ها و سوسیالیست‌ها معرفی می‌کند. 🔷 آن ها تلاش کردند تا درمقابل کاپیتالیسم که در جهت استثمار و بهره‌کشی ظالمانه از کارگر و طبقه پایین جامعه حرکت می‌کرد، به مبارزه برخیزند؛ اما خود نیز به بهره‌کشی و ظلم به این جامعه جدیدِ به‌اصطلاح بی‌طبقه ادامه دادند و عملاً در راستای نقض مهم‌ترین شعار مکتب خود برآمدند؛ چراکه مارکس اساس مکتب خود را تحت تأثیر اندیشه «فوئرباخ» بر اساس ماتریالیسم و مادیات، به‌خصوص برمبنای ابزار تولید قرار داد و ازاین‌رو بود که طبق پیش‌بینی امام خمینی(ره)، این ایدئولوژی که اساساً برمبنای تقابل با نظام سرمایه‌داری شکل‌گرفته بود، بعد از جنگ سرد فروپاشید. 🔸 جنگ سرد رسماً در سال ۱۹۹۱ تمام شد، اما پیامدها و ردپای آن همچنان در قلمروهای مختلف قابل ردیابی است. امروزه پس از نظریه «پایان تاریخ و آخرین انسان» فرانسیس فوکویاما، استراتژیست آمریکایی (که البته بعدها با شکست کاپیتالیسم در بحران عظیم اقتصادی در سال ۲۰۰۸ تغییر عقیده داد و نگاه شبه سوسیالیستی در مالکیت عمومی را پذیرفت) اقتصاد سرمایه‌داری تنها شکل صحیح و قطعی بدون خدشه اقتصادی تلقی شد. 🔹در این میان مفهوم «طبقه اجتماعی» ازجمله مفاهیمی است که می‌توان ردپای ویژه و منحصربه‌فرد جنگ سرد میان کمونیسم و سرمایه‌داری را در لابه‌لا و حول آن مشاهده کرد. درحالی‌که جامعه آمریکا به‌شدت جامعه‌ای طبقاتی است و حتی وزن متغیرهای اقتصادی و مشخصاً پول و کارنسی بیشتر از سایر متغیرهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در مکان‌یابی طبقاتی جامعه نقش بازی می‌کند، این امر نتیجه کاپیتالیسم است که همه پدیده‌ها را کالا می‌انگارد و چون همه‌چیز کالاست، پس همچو کالا ذیل این نگاه مادی، خریدوفروش می‌شود؛ خواه این پدیده مادی باشد، خواه این پدیده معنوی باشد مانند محبت، عشق و عاطفه. این نگاه در کنار «مالکیت درجه ۱» زمینه حرص و طمع را ایجاد کرد، تا شاهد اختلاف شدید طبقاتی در جامعه‌‌ای سرمایه‌داری مثل آمریکا باشیم؛ اما آنچه حیرت‌انگیز به نظر می‌رسد، تلاش همگانی برای محو کردن طبقه و انکار آن است؛ گویی همه در توافق نانوشته‌ای قرار دارند تا منکر وجود طبقه و اهمیت آن در آمریکا شوند. 🔰 آنچه رؤیت‌پذیر است وجود یک طبقه است و آن طبقه متوسط است که تقریباً تمام آحاد جامعه را دربر می‌گیرد. طبقه‌ی متوسط به عام‌ترین و تهی‌ترین مفهوم اجتماعی تبدیل‌شده است و همه افراد تصور می‌کنند، بخشی از طبقه متوسط هستند. به طرز شگفت‌انگیزی، گویی آرزوی چپ برای برپایی جامعه‌ای بی‌طبقه تبدیل به آرزوی سرمایه‌داری شده است که از همه‌ی ابزارهای ممکن استفاده می‌کند، تا افکار عمومی با اعتقادی راسخ بر این باور باشد که همه در یک طبقه مشترک‌اند و آن‌هم طبقه‌ی متوسط است. ✍️ محمدحسین عظیمی مجد کانال رسمی اندیشه‌جویان استاد حسن عباسی 📡 @hasanabbasi_students