🔸آنشرلی نسخه دو هزار و هفده، یک سریال جذاب، نوستالژیک و دلرباست از یک دختر مو قرمزی که حال همه را خوب می کند و وجد و نشاط را به خودش و بقیه هدیه می دهد!
🎞ایمیج در سینما یعنی همانی که در بالا از این سریال تعریف کردم، ارائه ایدئولوژی در قالب تصویر و حسی که به مخاطب منتقل می شود.
🔸سینمای غرب اصرار عجیبی دارد در بازتولید داستان های قدیمی خود با قرائت امروزی.
🔸زمینه داستان سریال همانی است که همه میدانیم، اما با رنگ و لعابی بیشتر و بیانیههایی رو و فمینیستی که در قالب دراماتیک "عشق" به مخاطب ارائه میشود.
🔸عشق بنمایه نسخه امروزی آنشرلی است برای توجیه هر نوع رابطهای!
از همجنسبازی گرفته تا پذیرش راحت و تساهل نسبت به هر نوع ارتباط دیگری مانند عادیسازی فرزندی زنازاده.
🔸غرب مجبور است برای کنترل جامعه فروپاشیده خود دست به دامن داستانهای قدیمی خود بشود و خانواده را با بنیه عشق نفسانی، گرامی بدارد!
🔺همجنس بازی در قوم لوط مدرن در حال گسترش است و چه دستاویزی بهتر از نوستالژی این سریال برای جشن گرفتن تفاوتهایی که با عشق توجیه میشوند؟!
🔺فرزندان زنازاده ای که بر روی دست جامعه ماندهاند و نیاز به پذیرش اجتماعی و رشد در محیط خانواده دارند و چه الگویی بهتر از آنشرلی برای فراهم کردن بستر فرهنگی آن؟!
🔺نهاد دین هم خیلی خوب با نقش نمایشی کشیش در لباس زنانه که سیب درخت ممنوعه را خورد، تمام شد و رفت!
🔹هرچه از این سریال در ذهن بیننده میماند آنشرلی رمانتیک با قدرت تخیلی بالاست که فرشته نجات مدرنیسم، خانم استیسی معلم جدید مدرسه در انتها به یاریش می آید و نسخه نجات مردم جزیره (بخوانید مردم جهان) را با روش مدرن آموزش هدیه می آورد!
🔺اما ما چه کردیم برای ارائه نسخه صحیح و فطری از
#زن_مسلمان که هر مخاطبی را همراه خود کند؟ به اندازه ای که هر زنی با دیدنش نسبت به هویت خود از رضایت درونی سرشار شود؟
@salehaat