رابط علی با هسته‌ی نیروهای انقلابی ارتش، سروان اقارب پرست از لشکر شیراز و رابط او نیز سروان یوسف کلاهدوز جمعی از گارد شاهنشاهی بودند؛ که توسط دکتر حسن آیت با بیت امام در نجف و بعدها نوفل لوشاتو ارتباط داشتند.» فعالیّت‌های سروان صیّاد از دید ضد اطلاعات ارتش مخفی نمی‌ماند و همین موجب مراقبت‌های همیشگی از او شده بود اما صیاد اصول حفاظتی را دقیق رعایت می‌کرد! با وجود احتیاط‌های زیادی که به خرج می‌داد، بالاخره نتوانست غیرت انقلابش را نهان کند و سرانجام برای دفاع از حقوق جمعی از دانشجویان نوجوان که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بودند در مقابل افسر مافوقش قد علم کرد و بازداشت شد. «پاسی از شب گذشته بود، علی در لباس بازداشتی در اتاق فرمانده دژبان، با رادیوی سروان ور می‌رفت تا خبری از بیرون بگیرد. آن‌سو تر نگهبانش یوزی در دست چرت می‌زد. شب سوّم بود که علی در بازداشتگاه در انتظار بازجویی و دادگاه به سر می‌برد. هم‌دوره‌ایش ملاحظه‌ی حالش را کرده بود و نگذاشته بود او به بازداشتگاه عمومی برود... ناگهان صدایی را از رادیو شنید که نفس نفس می‌زد: "بسم اللّه الرحمن الرحیم" شنوندگان عزیز، این صدای انقلاب اسلامی است! گروه‌جهادی‌رسانه‌ای‌هتنا🌱 @hatna_official .