لحظه‌ای به راست و لحظه ای به چپ نگاه می‌کنم ؛ ولی مردم در لاک گرفتاری خودشونن و به من کاری ندارن.. هر کدوم کاری بزرگ دارن که اون ها رو مشغول خود کرده ‹چهره‌هایی در اون روز روشن و خندون و پر بشارته و برخی چهره‌ها غبار گرفته و سیاهی و ذلت اون ها رو احاطه کرده ›