اومد محضر موسی علیه السلام، صدا زد داری میری پیش خدا بگو من اصلا تو رو قبول ندارم ، بهش بگو من اصلاً بهش ایمان ندارم .. اگه میخواد من بزنه ، بزنه .. من اعتقادی بهش ندارم ..😏 موسی پیغمبر اومد محضر خدا، داره برمیگرده ندا اومد موسی چرا حرفِ بنده م رو به من نرسوندی ؟!.. 😊 سرشُ انداخت پایین، بی حیایی که گفتن نداره ..😔 گفت موسی برو بهش بگو اگه تو منو به خدایی قبولم نداری ولی من تو رو به بندگی قبولت دارم..🙂 تو نمیفهمی خدا داری ، من که خدایِ توام تو رو از روزی محرومت نمیکنم چنین خدایی داریم😭🤲 میشه قربون چنین خدا نشد؟💔 .