تب داشت..
دست مبارکش از حرارت داغ بود.. عبای اش را بلند کرد..
مقداری هزینه ی راه داد دست خادمش و فرمود..
این را بگیر
برای سفر کربلای توست..
برو و شفای من را بگیر..
. از خادم حضرت پرسیدند امام چگونه ممکن است کسی را به کربلا بفرستد برای شفا وقتی خودش امام زمان است.. و برگی از درخت بی اذن او نمی افتد...
رفت از امام بپرسد..
امام فرمود
.. «إِنَّ لِلَّهِ بِقَاعاً یُحِبُّ أَنْ یُدْعَى فِیهَا فَیَسْتَجِیبَ»..
خداوند بقاعی دارد که دوست دارد در آنجا خوانده شود تا اجابت کند..
.
انگار کن
امام زمانت کنون برای تب غیبت از من و تو خواسته که کربلایی باشیم تا
حسین _علیه السلام_
به بهانه ی او..
عطر اجابت را جاری ِ زندگی مان کند..
#امام_هادی
۞
#ڪاݩـــــاݪ_ڛݦـــــݓـ_ڂـــــڊا۞⇩
⇨
eitaa.com/joinchat/227999768C133c0581c9
➣
@havaliiekhoda