❌مگر مرا نداری ؟ گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود خدا گفت: چیزی بگو گنجشک گفت: خسته ام خدا گفت: از چه ؟ گنجشک گفت: تنهایی، بی همدمی. کسی تا به خاطرش بپری، بخوانی، او را داشته باشی. خدا گفت: مگر مرا نداری ؟ ؟؟!!؟!؟! ۞ ⇩ ‌⇨eitaa.com/joinchat/227999768C133c0581c9@havaliiekhoda