حـمیـد گـفت: راسـتی یه چیـزهایـی آمـده خانم ها زیـر چادرشـان سر می ڪنند جلـویش بسته اسـت و تـا روی بازوها را می گیرد😕 فـاطـمه گفت: مقنعه رامـی گویـی؟ حـمید دست هایش راکه با حرارت در فضـا حرکـت می ڪردند انداخـت پایین و آمـد کنـار او نشست گفت: نمیدانم چیـست😐 ولـے چیـزخـوبی است🙂چـون بچه بغل می گیری👶🏻راحت تری از آن مـوقع با چـادر، مقنعه پـوشیدم😇 برایم جالب و لذت بخش بـود😍که اوبه ریـزترین کارهـای من دقـت می ڪند.💚 شهید حمید باڪری🌺 ۞ ⇩ ‌⇨eitaa.com/joinchat/227999768C8717e4fd20@havaliiekhoda