▪️کلامی که مایۀ خشنودی حضرت علیه السلام شد▪️ علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه: 🔹روزى خدمت حضرت صادق عليه السّلام عرض کردند که: عمّار دهنى روزى براى اداء شهادت نزد قاضى کوفه ابن ابى ليلى حاضر شد، قاضى گفت: اى عمّار ما تو را شناخته ايم و چون رافضى هستى شهادتت را نمى پذيريم. 🔹عمّار ناگهان به پا برخاست و بدنش لرزيد و آن قدر گريه کرد که گريه به او مهلت نمى داد. ابن ابى ليلى گفت: اى عمّار تو مردى هستى از اهل علم و حديث، اگر بر تو ناگوار است که به تو رافضى گويند از رافضى بودن بى زارى بجوى، در آن حال از برادران ما هستى و شهادت تو را البتّه خواهيم پذيرفت. 🔹عمّار گفت: اى مرد اشتباه فهميدى نظر من آنچه که تو تصوّر کردى نبود ليکن من هم بر خودم و هم بر تو گريستم، امّا گريه بر خودم به جهت آنکه نسبت شريفى را به من دادى که من اهل آن نيستم، گمان کردى من رافضى هستم، 🔹واى بر تو امام صادق براى من حديث کرد که: اوّلين کسانى که رافضى ناميده شده اند همان ساحرانى بودند که مشاهده معجزه موسى را نموده و عصاى او را نگريستند و به او ايمان آوردند و از او پيروى کردند و امر فرعون را به دور افکندند و تسليم تمام مشکلاتى شدند که بر آنها وارد شد. فرعون آنها را رافضى ناميد، چون دين و آئين او را به دور ريختند. 🔹پس رافضى کسى است که به دور اندازد تمام آن چيزهائى را که بر خدا ناپسند است و به جاى آورد تمام کارهائى را که خدا به او امر کرده است. و کجا مثل چنين کسى در اين زمان پيدا مى شود؟ 🔹و علّت گريه من آن بود که اين اسم شريف را بر خود ببندم و تلقّى به قبول کنم و خداوند که از دل من آگاه است مرا مورد عتاب و مؤاخذه خود قرار دهد و بگويد: اى عمّار آيا تو رفض کننده باطل و بجاآورنده طاعات من هستى که اين لقب را به خود بستى؟ و در اين صورت اگر با من مسامحه کند لا اقلّ از درجات من کم کند و اگر مسامحه نفرمايد مرا مورد عذاب شديد خود قرار دهد مگر آنکه به برکت شفاعت مواليان من مرا به آنها ببخشد. 🔹و امّا جهت گريه من بر تو آن بود که دروغ بزرگى گفتى و مرا به اسمى که سزاوار آن نيستم خواندى، بر تو رحمت آوردم و شفقت نمودم که عذاب خدا به تو برسد که بهترين اسم ها و شريف ترين لقب ها را به پست ترين از بندگان او نهادى، چگونه بدن تو طاقت عذاب اين کلمه تو را دارد! 🔹حضرت صادق عليه السّلام چون اين را شنيدند فرمودند: اگر فرضا عمّار گناهانى را به اندازه آسمانها و زمين مرتکب شده بود هر آينه به پاداش اين کلام حقّ در مقابل اين قاضى جائر محو و نابود مى شد، و آن قدر اين گفتار درجات او را نزد خداى تعالى بالا برد که هر ذرّه به اندازه خردل از طاعات او را چندين هزار برابر دنيا نمود» 📚 «امام شناسی» ج ۳ ص ۱۱۴