18.67M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
🌱خاطره خنده‌ دو رزمنده کنار مین در آستانه انفجار 🔹وقتی فهمیدیم دوربین دید در شب را جا گذاشتیم، مجبور شدیم برگردیم، وارد معبری شدیم و پای من روی مین والمر رفت. 🔹تا خنثی کردن مین چاره‌ای جز خندیدن نداشتیم. طوری که صدای خنده‌مان تا ۷۰۰ متر دورتر به نیروهای خودی هم رسیده بود. 🇮🇷حیات طیبه🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0