🌱خاطره خنده دو رزمنده کنار مین در آستانه انفجار
🔹وقتی فهمیدیم دوربین دید در شب را جا گذاشتیم، مجبور شدیم برگردیم، وارد معبری شدیم و پای من روی مین والمر رفت.
🔹تا خنثی کردن مین چارهای جز خندیدن نداشتیم. طوری که صدای خندهمان تا ۷۰۰ متر دورتر به نیروهای خودی هم رسیده بود.
🇮🇷حیات طیبه🇮🇷
https://eitaa.com/joinchat/2840461424C69a94a5cc0