درباره هرتسل، بنیان گذار تفکرات صهیونیست
آغازگر یک توهم
گزارش تاریخی
نویسنده : اشکان محمودی
تئودور هرتسل، روزنامهنگار اتریشی-مجار و بنیانگذار صهیونیسم بود. او ایده تشکیل دولت جعلی صهیونیستی را نخستین بار در سال 1896م و در یک مقاله با عنوان «مسئله یهودیت» و کمی بعد در کتابش یعنی «دولت یهود» مطرح کرد که لباسی سکولار و ملیگرایانه بر تن فرازهایی از اعتقادات یهودیت میکرد؛ فرازهایی که تأویلهای هرتسل، آن ها را به وادی نژادپرستی میکشاند. این دیدگاه سکولار و نژادپرستانه، مخالفت عده زیادی از یهودیان را برانگیخت. هرتسل با شکل دادن به نوعی حزب با تفکرات ناسیونالیستی و افراطی، پیوندهای استواری را میان «صهیونیسم» و پدیده استعمارگری شکل داد. او برای آغاز روند تشکیل کشور و دولتی جعلی مبتنی بر دیدگاههای صهیونیستی، ارتباطات گستردهای با سرمایهداران یهودی و استعمارگران اروپایی، افرادی مانند سسیل رودز، استعمارگر مشهور بریتانیایی در آفریقا برقرار کرد. در اواخر قرن نوزدهم، اکثر مناطق قاره آفریقا تحت استعمار و سلطه دولت های اروپایی بود. از اینرو سیاستمداران انگلیس، «اوگاندا» در شرق آفریقا را به عنوان موطن صهیونیستها به هرتسل پیشنهاد دادند.
از آن جایی که برای هرتسل برپا کردن دولت یهودی اصل بود؛ این پیشنهاد را پذیرفت. با این حال، این دیدگاه در کنفرانس بال سوئیس، در سال 1898، به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و گروهی از صهیونیستهای تندرو تنها مکان برای تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی را فلسطین دانستند. هرتسل البته با این دیدگاه مشکلی نداشت، فقط میخواست تاسیس رژیم جعلی و رسیدن وی بر سریر قدرت، با کمترین هزینه صورت بگیرد. او معتقد بود که بدون زدودن اقوامی که در سرزمین مدنظر زندگی میکنند؛ تشکیل کشور صهیونیستها محقق نمیشود و زدودن اقوام ساکن اوگاندا، برای هرتسل سادهتر به نظر میرسید.
دیدگاه صهیونیستهای افراطی مبنی بر استقرار رژیم جعلی در فلسطین، طی جنگ جهانی اول و با پیوستن امپراتوری عثمانی به جبهه آلمان و پیمان نامههای سری مانند سایکس-پیکو، برای تقسیم امپراتوری عثمانی ، به اجرا نزدیکتر و نزدیکتر شد و در نهایت، «قرار» 67 کلمهای بالفور که در پایان جنگ جهانی اول به رشته تحریر درآمد؛ ایده اسکان صهیونیستها را در فلسطین تضمین کرد. طبق قرار بالفور، اقلیتی دینی در منطقهای از یک قاره، به صورت غیربومی تشکیل حکومت میدادند؛ منطقهای که تا آن روز تنها حدود 3 درصد ساکنانش یهودی و بقیه مسلمان و مسیحی بودند.