آتش زدن در خانه امیرالمومنین و فاطمه زهرا 🏴🏴🏴
سپس،عمر به عده ای که در اطرافش بودند، دستور داد،هیزم بیاورند!
عمربه کمک آنها،هیزم را اطراف منزل آن دو مظلوم وفرزندانشان قراردادند.
سپس عمرباصدای بلندی که علی و فاطمه علیهماسلام بشنوند،فریادزد:
قسم به خدا یا علی!
باید خارج شوی وبا خلیفه رسول خدا بیعت کنی، وگرنه شما رابه آتش میسوزانم!
فاطمه علیهاسلام فرمود:
ای عمر ! ما راباتو کاری نیست!
عمر گفت: دررابازکن وگرنه، خانه را با خودتان به آتش میکشم!
فاطمه علیهاسلام فرمود:
آیا از خدا نمی ترسی و به خانه ام داخل میشوی؟
سخنان محکم و سوزناک فاطمه زهرا علیهاسلام بردل سنگ عمر تأثیر نکرد!
واز کارخود منصرف نشد!
آتشی خواست،وبا آن،هیزمهای در خانه را آتش زد،
وبافشار به در خانه، داخل شد.
در ، به فاطمه زهرا اصابت سختی کرد!
فاطمه زهرا علیهاسلام،فریاد زد:
"یا ابتا یا رسول الله" 😭😭😭
عمر شمشیرش راکه در غلاف بود، بلند کرد و به پهلوی فاطمه علیهاسلام زد،
فاطمه زهرا علیهاسلام، ناله ای زد:
"یاابتا"
عمر،تازیانه را بلند کردو به بازوی حضرت زد، فاطمه زهراصدا زد:
یارسول الله! ابوبکرو عمر بعدتو چه بد رفتاری کردند!😭😭😭
امیرالمومنین،به سراغ آن ملعون رفت، یقه اورا گرفت و برزمین کشیدش و به بینی و گردن او زدو خواست اورا بکشد،
ناگهان یاد فرمایش و وصیت پیامبر افتاد،
😭😭😭
وفرمود:
قسم به به خدایی که محمد رابه پیامبری، ارج نهاد،
ای پسر صهاک!اگر نبود کتیبه ای که از طرف خدا ست و عهدی که با رسول خدا بسته ام، می فهمیدی، که تو نمیتوانی داخل خانه من شوی!
عمر را رها کرد،عمر از مردم،کمک خواست.
مردم روبه خانه امام آوردندو داخل شدند!
امیرالمومنین،دست به شمشیر برد،
قنفذ از ترس اینکه،مبادا علی علیه السلام با شمشیر خارج شود،برگشت، چون صلابت و شدت عمل اورا میدانست!ابوبکر به قنفذ، دستوردادبرگرددوگفت:
اگر علی،حمله کرد،کنار بیایید، وگرنه، سرسختانه،داخل شوید، اگر مانع شد، خانه اش را آتش بزنید!
قنفذ و همراهانش با شدت،داخل شدند.
امام، دست به شمشیر برد،ولی آنها، زودتر با شمشیر ، حمله ور شدندو چون،عده آنها، زیاد بود،غالب شدند!
امام را دوره کردند😭 ریسمان به گردن آن حضرت انداختند! و کشان کشان میبردند😭😭😭
دید دشمن،فاطمه، جان علیست
بلکه با جانش نگهبان علیست
دید جان مرتضی پشت در است
از امام خویش هم تنهاتر است
پای تا سر بغض و خشم و کینه بود
کینه هایش، کینه دیرینه بود
بغض حیدر شعله ور در سینه داشت
سنگ بود و جنگ با آئینه داشت...
وای من! شد در حریم کبریا
آیه ای از سورهء کوثر جدا😭😭😭
آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبة امک الزهراء 🏴🏴🏴