رفاقت 40 ساله جوون بودیم و پر جنب و جوش. جوون بودیم و پر هیجان با سری نترس. 40 سال پیش، با هم در "چادر وحدت" جلوی درِ اصلی دانشگاه تهران، در مقابله با فتنه های ضدانقلابیون بخصوص منافقین (مجاهدین خلق) با هم دوست شدیم. با هم برای دفاع از انقلاب اسلامی سینه سپر کردیم. از منافقین سنگ و کتک خوردیم. در جبهه همرزم بودیم و از بعثیان تیر و ترکش خوردیم. صبح امروز 9 آبان 1398 در تشییع جنازه مرحوم "محسن معمایی" از قدیمی های محل، همه قدیمی ها جمع بودند. بعضی را درست بعد 40 سال می دیدم. همه پیر و با قیافه هایی شکسته و عوض شده که باید می رفتیم جلو، در چهره هم زل می زدیم تا یکدیگر را بشناسیم! امروز بعد 40 سال، این عکس را با دوست و همرزم عزیزم در "چادر وحدت" و در جنگ، "کاظم خسروانی" گرفتم. به یاد آن عکس قدیمی که قریب 40 سال پیش در محل بسیج "کانون تبلیغات اسلامی طه" با هم انداختیم. من با اون تیپ خفن کاپشن خلبانی، شلوار شیش جیب پلنگی و کتونی زرنگی به پا! کاظم با اون اورکت آمریکایی که همیشه دوست داشتم یکی از آنها را داشته باشم! خدا همه عزیزان را حفظ کند و عاقبت بخیر گرداند حمید داودآبادی @hdavodabadi