آن گاه که همه مشغول نوشتن و خواندن انواع تحلیل و بازارسال انواع مطالب و سطوح مختلف مجادله اند، تو کمی فاصله بگیر و با خودت خلوت کن... برو در فاز سکوت... نه زیاد بخوان (که درصد قابل توجهی یا بی اساس اند یا زاییده تخیل ها یا بی فایده یا غیرمنطبق با واقعیت یا با ادبیات نامناسب یا مغایر با مشی بزرگان یا عبور از برخی خطوط یا...) نه زیاد حرفی بگو و جدل کن و جواب بده یک دور تسبیح، استغفار کن، چند جمله‌اشک استغاثه، و بعد تفکر: مرور عقاید و بازخوانی اصول به همراه خوانش بیانات و رهنمودهای بزرگان فقید و حاضر بعد باز فکر و فکر و مانند یک میان‌وعده، مدام استغفار گمان میکنم اینگونه، قلب برای ورود نور حکمت و بصیرت، باز میشود. نکته مهم این میان چیست؟ اینکه اگر کسی به چیزی که «میداند»، «عمل کند» ، خداوند درباره چیزی که «نمیداند» او را راه‌نمایی خواهدکرد. اگر میدانی فلان کار در هرحال - با هر تحلیلی- صحیح است (مثلاً رد صدقه یا گفت و گوی تبیینی با جامعه پیرامونی) اگر این کار را انجام دهی، خدا قفل مرحله بعد را برایت باز میکند. چون شاکر بوده ای، شکرِ عملیِ نعمتِ دانستن: «لإن شَکَرتُم لأزیدنّکم» اگر انجام ندهی، شده‌ای کافر. کافر یعنی کفران کننده، پوشاننده. پوشاننده‌ی نعمتِ دانستن. و خب در همین مرحله میمانی و حتی به عقب برخواهی گشت. این‌ها را به خودم می‌گویم... برای اینکه راهبرد را یادم نرود. چون از بزرگی شنیده‌ام که حوادث به گونه‌ای جلو خواهدرفت که هر کسی فقط با تحلیل خودش قابل نجات یافتن خواهدبود. به هیچکس و هیچ تحلیلی نمی‌تواند تکیه کند تا تصمیم بگیرد. فرد به فرد و نفر به نفر، آزمون خواهندشد. وَ لَتُغْرَبَلُنَّ غَرْبَلَةً راهِ باز کردن روزنه نور و نجات را، من اینگونه فهم کرده‌ام؛ و الأمر إلیکم... ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8