🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
🔸همسایه بودیم.
🔸همسرم فوت شده بود؛ اقوام از شهرهای دور و نزدیک آمده بودند و چند روز مهمان داشتیم.
🔸سر و صدای مهمانها تا خانۀ همسایهها میرفت؛
🔸مخصوصاً خانۀ آقا که دیوارهایش خیلی کوتاه بود.
🔸یک روز آقای بهجت آمد دم در؛ مقدار قابل توجهی هم پول داد دستم.
🔸بعدها که دست و بالم بازتر شد، خواستم پول را برگردانم.
🔸اول قبول نمیکرد؛
🔸اصرار که کردم، گفت: «پس این پول را میدهم تا برای همسر شما قرآن بخوانند.»
📚 به شیوه باران، ص٣۵
✅ کانال حکمت و اسرار آل محمد صلوات الله علیه
┄┅┅❅❁❅┅┅┄
➣
@hekmat_110
┄┅┅❅❁❅┅┅┄