💠💠⚜️💠💠
#بررسی_شبهات_زنان
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
👌🌱 راهکارهای حل بحران
1- یک راهش این است که به این دختران و خانمهای بیوه بگوییم صبر کنید. آیا صبر کن معنا دارد؟ تا کی صبر کند؟ فرض کنید یک دفعه موالید پسر پانصد هزار تا بیشتر از دختران شود. بگوییم تا حصول چنین شرایطی صبر کن! این خانمی که 30- 25 سالش است اگر بخواهد با این آمار تازه اضافه شده به جامعه، یعنی با بچۀ تازه به دنیا آمده ازدواج کند، تا سن ازدواج آنها برسد، این خانم 60- 50 سالش میشود. تا کی صبر کند؟
مگر میشود انسان به جامعه تزریق کرد؟ این اولاً.
ثانیاً آیا این «صبر کن» انسانی است؟ چون همۀ بحث ازدواج که بحث جنسی نیست؛ بحث عاطفیاش، بحث حمایتهای اجتماعی و حمایتهای خانوادگی است، بحث مشکلات روحی- روانیاش است. مثل اینکه ما یک عدهای سر سفره نشسته، غذا خورده ایم و سیریم. به یک نفر که آنجا ایستاده و گرسنه است، بگوییم تو صبر کن. افرادی که بهرهمند شده باشند اگر به دیگرانی که گرسنهاند و نیاز دارند بگویند صبر کن، این کاملاً غیر انسانی است.
ثالثاً این «صبر کن» یعنی عملاً باب فساد را باز کردن. واقعیت ملموس جامعه نشان میدهد که معمولاً نمیتوانند صبر کنند. پس این یک راه که بگوییم صبر کن.
2- راه دوم چیست؟ این است که بگوییم شما از هر راهی که دوست داری برو خودت را تأمین کن؛ که این دیگر چاه است. این هم خودش، هم خانوادهاش و هم جامعه را آتش زدن است. خودکشی و دیگر کشی!! خانوادههای سالم دیگر را هم آتش میزنند.
برای مثال در جامعۀ خودمان هم این مسأله هست که آقا دارد با خانواده اش زندگی میکند، این خانم سر راهش سبز میشود؛ حالا به هر کیفیتی. یا به نامشروع یا مثلاً ازدواج موقت. خانوادهای با دروغ اساسش بنا میشود. به خانمش زنگ میزند که من برای مأموریت به اصفهان میروم. در حالی که با خانم دومش برای گردش به شمال میرود. و خانهای که با دروغ بنیانش نهاده شد دیگر هیچ خیری در آن نیست، هیچ خیری.
یعنی این دو تا، هم به خودشان لطمه میزنند هم به همۀ خانوادههایی که فعلاً سیرند و گفتند تو صبر کن. وقتی به او بگویم صبر کن، شاید نتیجه اش این باشد که از من دزدی کند. فرض این است که اینها نیاز دارند. امکان رفع نیازشان چگونه است؟ یک راهش این است که بگوییم تو اصلاً خودت را سرکوب کن! مگر میشود نیاز را سرکوب کرد؟ مگر میشود نیاز عاطفی و روحی- روانیاش را سرکوب کند؟ حتی مگر میشود نیاز جسمیاش را سرکوب کند؟
3- راه سوم چیست؟ این که بگوییم حداقل مشروع باشد؛ یعنی ازدواج موقت!! ازدواج موقت با چه کسی؟ با افراد مجرد یا متأهل؟ این همان چیزی است که از آن فرار میکردند. ازدواج با فرد مجرد باعث میشود افراد بی مسؤولیت شوند. افراد مجردی که با ازدواج موقت آشنا میشوند نوعاً دیگر زندگی جمع کن نیستند و زیر بار مسؤولیت یک زندگی نمیروند. آفت دیگرش این است که فرد تنوع طلب میشود. به همین دلیل است که خداوند اصل را بر ازدواج موقت قرار نداده است. ازدواج موقت به شرط اضطرار است. آسیبی که به دختر وارد میشود، مبتلا شدن به اضطراب و استرسی است که ناشی از آیندۀ مبهم و نامشخص است. میگوید خب من الان صیغه شدم، ده سال دیگر چه میشود؟ چهل سالم که شد چطور؟ چه کسی به من نگاه میکند؟ تازه نیازها مگر فقط نیاز مالی و نیاز جسمی است؟ نیاز روحی- روانیام را چه کار کنم؟ بچه که میخواهم چه کار کنم؟ و...
4- راه چهارم چیست؟ این است که افراد باتقوا بیایند این خانمها را سرپرستی کنند؛ متأهل باتقوا. با تقوا یعنی این که عدالت را رعایت میکند. یعنی زندگی اولش فدا نمیشود، آسیبی به آن نمیرسد، دومی را هم فدای اولی نمیکند. ضمناً امکان این سرپرستی را دارد؛ هم امکان روحی و هم امکان مالی، و هم سایر شرایطی که باید داشته باشند. این در حقیقت یک روش برای حل بحرانهای اجتماعی و مشکلات خانوادهها است.
🆔
@banovan_rahehagh
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔
@hekmatemotahar1