#برترین_نشانه8⃣1⃣
#اعجاز_قرآن_کریم
#در_محضر_استاد
#دکتر_نخاولی
1. حکمت؛ یعنی بیان حکیمانه، منطقی و استوار.
2. موعظۀ حسنه؛ یعنی بیان اینکه پذیرش این دعوت به نفع خود فرد پذیرنده است.
در آیه میفرماید دو کار بکن و به دو موضوع امر شده و آن دو امر، «دعوت و جدال» است.
⏪دعوت کن (اُدعُ) با دو روش حکمت و موعظۀ حسنه
⏪و جدال کن (جادِل) که جدال در مرحلۀ پس از دعوت است.
با حکمت و موعظۀ حسن، دعوت تمام است.
حال اگر از این دو طریق فرد نپذیرفت، به جدال احسن میرسد.
جدال احسن یعنی؛ حرف حق بگو منتهی حرف حقی که با آن فرد، یک وجه مشترک دارد.
آن وجه مشترک را کمک بگیر تا خودش بفهمد که حرف حق کدام است و دیگران که ناظر صحنه هستند، به روشنی برایشان حق از باطل، جدا شده و بتوانند تشخیص دهند.
پس ابزار دعوت دو تاست و سومی مکمل و متمم دعوت بوده و در موارد استثنایی که دعوت جواب نمیدهد به کار میآید.
شاهدهایی که از جدال در قرآن کریم بیان فرموده عمدتاً به نتیجه نرسیده و باز هم فرد مقابل حق را قبول نکرده است.
یک نمونه نمرود است که در بحث با حضرت ابراهیم (علیه السلام) گفت: من خدا هستم.
گفتند چرا؟
گفت مرده زنده میکنم. میکُشم و زنده میکنم.
بعد حضرت ابراهیم گفت پس خورشید را از مغرب در بیاور.
اینجا مغلوب و ساکت شد.
اما دست از خدایی خودش برنداشت.
عمدۀ نفوس که متوسطاند و آمادگی دارند، نیازمند جدالاند.
خوبها با همان دعوت و حکمت اولیه میآیند و عالیها بدون حکمت و با شهود میآیند.
کسانی که دعوت پیامبر را اجابت کردند، چند دستهاند:
دستۀ اول : کسانی که ایمان میآورند بدون درخواست پیامبر، مثل حضرت امیر (علیه السلام).
دستۀ دوم: نفوس آماده و قلوب غیر زنگار گرفته است که بلافاصله بعد از عرضه شدن حجت و دعوت حضرت، آمادگی دارند و میپذیرند.
کسانی مثل حضرت خدیجه (سلام الله علیها) و سلمان فارسی که آمادگیهای عقل و قلبی آنان، در حد اعلا است، درنگی در پذیرش دعوت ندارند.
دستۀ سوم: گروهیاند که آینهشان آنقدر صیقلی و شفاف نیست. اما اگر عرضه شود و موعظه گردند؛ یعنی به آنان توجه داده شود که دعوت حضرت حکیمانه بوده و نفع وضرر آنها نیز در پذیرش و عدمپذیرش دعوت نهفته است، میپذیرند.
#بینش_مطهر_استان_مرکزی
🆔
@hekmatemotahar1