🔸کارکرد منطقة الفراغ در سلوک و تربیت! منطقة الفراغ اغلب در کلام فقهای معاصر برای فقه حکومتی و ابعاد مختلف آن همچون مدیریت، سیاست و اقتصاد مطرح شده است و پایه اصلی این اندیشه تفکیک میان احکام عام و ثابت شریعت و احکام متغیر ولائی و حکومتی است به گونه ای که پاره ای از گزاره‌های نقلی از نبی مکرم اسلام یا امیرالمؤمنین نه به لحاظ نبوت بلکه به لحاظ ولایت صادر شده است. از اینرو مجتهدان می‌بایست در عملیات اجتهاد میان گزاره های نقلی که بیانگر احکام ثابت و لا يتغير دینی اند با گزاره هایی که حاکی از اعمال ولایت در شرایط خاص برای اجرای احکام خاص هستند، فرق بگذارند. به تعبیر شهید آیت الله صدر در آموزه های دینی، افزون بر وجود عناصر ثابت عناصر متحرک و پویا وجود دارد که قالبهای اجرای عناصر ثابت را در بستر عصرهای مختلف مشخص می سازد و نقش دولت اسلامی را آشکار میکند. افزون بر استنادهای عقلی و شرعی ای که شهید صدر مطرح کرده است آیت الله سیستانی نیز پس از تعریف منطقة الفراغ - به تشریع ولایتی خاص که معارض با تشریع عام نباشد - در مقام مستندسازی به روایات باب شرط اشاره میکند. در باب شرط چند روایت مطرح است که از جمله آنها روایات ذیل است؛ «الْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ فِيمَا وَافَقَ كِتَابَ اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ» الْمُسْلِمُونَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ إِلَّا كُلَّ شَرْطٍ خَالَفَ كِتَابَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَا يَجُوز» «إِنَّ الْمُسْلِمِينَ عِنْدَ شُرُوطِهِمْ إِلَّا شَرْطَا حَرَّمَ حَلَالًا أَوْ أَحَلَّ حَرَامًا» دقت در این روایات به خوبی مدعای فقها را در بحث منطقة الفراغ تأمین میکند هم اصل آن را تأیید و هم قلمرو منطقه فراغ را مشخص می سازد به گونه ای که حیطه آن از یک سو به تحریم حلال و از سوی دیگر به تحلیل حرام محدود میشود و منطقه وسیعی را که میان تحریم حلال و تحلیل حرام وجود دارد، در اختیار حاکم و اعمال مدیریت او قرار میدهد. این بحث بسیار کارآمد اگرچه تنها در حوزه احکام حکومتی و ولایی جاری شده است اما به طور کامل و دقیق در حوزه تربیت و سلوک نیز جریان دارد یعنی همانند قلمروی فراغ حكومتي، منطقة الفراغ سلوکی و تربیتی وجود دارد و چنانچه حاکم صلاحیت دار میتواند این منطقه فراغ را با احکام ولایی پر کند مجتهد سلوکی نیز می تواند منطقه فراغ سلوکی و تربیتی را با احکام تربیتی و سلوکی پر نماید و مربیان سلوک و تربیت میتوانند از آن احکام بهره مند باشند، با این تفاوت که در منطقه فراغ حکومتی اغلب تغییر شرایط زمانی و مکانی مد نظر است اما در منطقة الفراغ سلوکی افزون بر شرایط زمان و مکان استعدادهای خاص سالکان و متربیان نیز مد نظر قرار میگیرد. بنابراین کسانی که صلاحیتهای لازم در وادی اجتهاد و تربیت سلوکی را دارا باشند میتوانند و بلکه باید احکام و قوانین کلی تربیت و سلوک دینی را مدل سازی و قالب بندی کنند و در عصرهای مختلف و با تغییر شرائط قالبهای کارآمد و متناسب با استعداد سالکان پی ریزی نمایند این واقعیت جلوی قشری گرایی در حوزه سلوک را میگیرد و تحرک و پویایی و مراعات مقتضیات زمان را پیش روی می گذارد همانگونه که امام صادق در بحثی که با صوفیان زمان خود پیرامون لباس سلوک داشته اند، قولاً و عملاً این معنا را به منصه ظهور رساندند. البته در همه حال، شرط اساسی احکام صادر شده در منطقه فراغ ،سلوکی موافقت با احکام عام دین و روح و اهداف سلوکی شریعت است. علی امینی نژاد - کتاب رهبانیت متعالی اسلامی - ص 138-141 با تلخیص