روایت شهیدي که در سردخانه زده شد😢
قسمت سوم
واین خانم پرستار دید و فریاد زد: دکتر بدو بیا این زنده است...،😢😭
که ای کاش نمیدید، برگشتم به این دنیایی که نباید برمی گشتم.😔
دوباره به بیمارستان منتقل شدم و که به خودم آمدم دیدم تمامی سرداران لشکر آمدن به عیادتم، بعد از اینکه حالم بهتر شد من را به بیمارستان شریعتی منتقل کردند، در یکی از این روزها که در بیمارستان بستری بودم شهید همت به عیادتم آمد، اومد بالا سرم و گفت: ناراحت نباش که شهید نشدی، ولله که تو شهید زندهای به شرط اینکه بعد از ما مانند حضرت زینب(س) عمل کنی.😌
سردار عباس برقی حالا از قافله یارانش جامانده است، اما او ماند تا به وصیت شهید همت مانند حضرت زینب (س) رفتار کند، او در این عالم ماند تا یاد و خاطره شهدا را زنده نگه دارد، سردار عباس برقی پیش از این روایت گذاری کاروانهای راهیان نور و خاطرات دفاع مقدس بوده است.👌
سردار برقی می گوید: آنها که شهید شدند واقعا برنده هستند، ما ماندیم و فقط زجر کشیدیم، این جمله پایانی سردار آن قدر تلخ بود که نشان میدهد چقدر جانبازان کشور ما بزرگ هستند، جانبازانی که این مردم و مسئولان برای همیشه مدیون آنها خواهند بود .😢😢
پایان
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f