فقط ما سه نفر ماندهایم، اگر میگویید سه نفری حمله کنیم! 😢
#قسمت ششم
آن شب حاج همت پشت بیسیم دائم میگفت: «آقا از قرارگاه میگویند باید امشب خط شکسته شود»...👌 نیمههای شب پس از دیدن شرایط و اوضاع به این نتیجه رسیدیم که واقعا هیچ راهی وجود ندارد.😔 رحیم صفوی آمده بود روی خط بیسیم و ما مستقیم صدای او را میشنیدیم که میگفت: هرطور هست باید خط شکسته شود. 👌من پشت بیسیم یک طوری مطلب را رساندم که: آقاجان فقط ما سه نفر ماندهایم اگر میگویید سه نفری حمله کنیم! وقتی فهمیدند که وضعیت مناسب نیست گفتند؛ برگردید عقب.😔
شبهای بعد حمله از کنار دژ منتفی شد و بنا شد برای عبور از کانال محورهای دیگر را انتخاب کنیم. 👌برای عبور از کانال هر شب یکی از گردانها مأمور انداختن پل روی کانال و عبور از آن میشد. دست آخر قرار شد چند نفری از بچههای تخریب شناکنان از کانال عبور کنند و آن سو سنگرهای دشمن را خفه کنند و پس از باز کردن معبر در میدان مین، نیروهای دیگر، این سوی کانال پل بزنند و رد بشوند. بچههای تخریب پریدند تو آب که بروند آن طرف اما زیر آتش سنگین دشمن موفق به این کار نشدند. 😔👌
ادامه دارد....
http://eitaa.com/joinchat/684589058Ce5da6bc46f