#شهید_سید_حمید_تقوی_فر 💠روایتی از دوست شهید ✨ #صبح_جمعه که بیدار می شد، غسل جمعه می کرد می رفت امامزاده محمد می نشست تا ظهر، ظهر می رفت #نمازجمعه. ✨ما داشتیم کار می کردیم می گفتم: حاجی چقدر #خونسرده چقدر بیخیال مردم هم میومدن پیشش خیلی خونگرم بود با هاش ارتباط برقرار می کردن. ✨حاجی به قلب های مردم #بلد_سوریه حکومت می کرد. وقتی پشت بیسیم📞 اعلام کردم حاجی دستشو گذاشت تو دست #شهیدهمت (شهید شد) ✨این کلمه رو نمیتونستم بگم. نیم ساعت بعدش که اومدیم بلد، همه مردم بلد ، شاید بگم زن هاشون هم غصه دار شده بودن. هر کی میرسید به ما #تسلیت می گفت. خوشا به سعادتش 💟 @hemmat_hadi