#خادم_رزمندگان
🔸ماه رمضان سال ۱۳۶۶ بود..
در منطقه عملياتی غرب كشور بوديم نيروهايی که در پادگان نبی اكرم(ص) حضور داشتند در حال آماده باش برای اعزام بودند.
هوا بارانی بود و تمام اطراف چادر در اثر بارش باران گل آلود بود، بطوری که راه رفتن بسيار مشکل بود و با هر گامی گِلهای زيادتری به کفشها می چسبيد و ما هر روز صبح وقتی از خواب بيدار می شديم متوجه می شديم کليه ظروف غذای سحری شسته شده است. اطراف چادرها تميز شده و حتی توالت صحرايی کاملا پاکيزه است. اين موضوع همه را به تعجب وا می داشت که چه کسی اين کارها را انجام میدهد!!!
نهايتا يك شب نخوابيدم تا متوجه شوم چه كسی اين خدمت را به رزمندگان انجام میدهد! بعد از صرف سحری و اقامه ی نماز صبح كه همه بخواب رفتند ديدم كه روحانی گردان از خواب بيدار شد و به انجام كارهای فوق پرداخت و اينگونه بود كه خادم بچه های گردان شناسايی شد.
وقتی متوجه شد که موضوع لو رفته گفت: "من خاك پای رزمندگان اسلام هستم ."
✍راوی: عبدالرضا همتی
#ماه_رمضان_در_جبهه_ها