00:00 نشد که پر بزنم عشق آن حوالی را💔 ببخش بر من مسکین شکسته‌بالی را نشد که پای پیاده به درگهت برسم🚶‍♂ و تحفه آورم این دستهای خالی را منی که چلّه‌نشین غم توام مولا🖤 نشدکه همدل و همره شوم موالی را نشد عراقِ غمت را بگریم از دل و جان😔 بدل به آه کنم این شکسته‌حالی را دوباره چشمۀ جان‌بخش اربعین جوشید🥺 نشد که درک کنم حال آن زلالی را بگو بگو «به کدامین دعات خواهم یافت»؟😢 بگو کجا برم این حسرت سوالی را؟ ببار حضرت باران به شوره‌زار دلم😭 ببر ز سینۀ من داغ خشکسالی را چکید قطره اشکی و از غم تو سرود🥀 قبول کن ز من این شعر ارتجالی‌ را🖤 , سعید سلیمان پور, ❥•|𔓘حࢪ‌یـم؏شق‌تـا‌شہادتـ ➺@herimashgh