ناصر آقا راننده اسنپ بود و چند دفعه ای باهاش برا خریدو کارهای دیگم بیرون رفته بودم و بهش اعتماد کردم. تا اینکه یه روز دخترم نرگس که 16سالشه خواست از خونمون خیابون طبرسی(مشهد)بره موجهای آبی زنگ زدم به ناصر آقا اگه زحمتی نیست سلنا رو برسونید موج های آبی،بعد نیم ساعت سلنا با ناصر آقا رفت سمت موج های آبی،ساعت نه شب بود زنگ زدم به سلنا گوشیش در دسترس نبود خیلی نگرانش شده بودم،ساعت دوازده شب سلنا پیام داد که مامان یه چیزی بهت میگم نگران نشی و به باباهم چیزی نگی،گفتم دختر خبر مرگت معلوم هست کجایی؟گفت مامان من...😭😭👇 https://eitaa.com/joinchat/857276829Cbc06131f03 به هر کسی اعتماد نکنید❌❌😭