🌱 پدربزرگ من یه پیرمرد مهربونه که رو سرش نقره پاشیدن و یه قلب طلایی داره. پدربزرگ همیشه وقتی شیطونی می‌کنم، عینک قدیمی‌شو از روی چشمش برمی‌داره و با دقت بهم نگاه می‌کنه بعدش لبخند می‌زنه و می‌گه: هرکاری تو زندگیت می‌کنی، یه ردی به جا می‌زاری، پس حواست باشه چکار می‌کنی. بعدم دوباره عینکشو می‌زنه به چشمش و شروع می‌کنه به قرآن خوندن‌. من فکر می‌کنم پدربزرگم یه ردی از نور از خودش به جا گذاشته، یه ردی که مثل کهکشان پر از ستاره‌های نورانی هستش که همیشه می‌درخشن درست مثل خودش. 🎥 فیلم کوتاه پیرمرد رو تماشا کنید. 👇🏻جلسات خانگی قرآن کریم؛ ▫️ https://b2n.ir/h55025 ▫️ @jkqk_ir 👇🏻جهت ارسال فیلم و عکس به شناسه کاربری زیر پیام دهید: ▫️ @jkqk_admin |#رمضان |#جلسات_خانگی_قرآن 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت ▫️ eitaa.com/joinchat/3893428257C3a05e55578