🔰طایفه تحجر/۱ ◀️ امام در مواجهه با جریان های انحرافی: انجمن حجتیه 🔹«انجمن حجتیه» نامی معروف در میان جریانات مذهبی و سیاسی چند دهه اخیر است. این جریان با استفاده از ظرفیت مهدویت و هم‌چنین تهییج جوانان و عموم مردم به مبارزه علیه بهائیت توانست طرفدارانی را گرد خود جمع کند. این جریان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی جنبه غیرسیاسی و سکولار به خود گرفت که البته در برخی مواقع حساس تاریخی به طرز عجیبی به موضع‌گیری سیاسی رسید و علیه جامعه انقلابی خطاب به شخص شاه نامه‌نگاری کردند: 🔸« جامعه روحانيت ايران از اعمال خائنانه گروه بي‌دين و ضد وطنی که بلوای پانزدهم خرداد را بر پا کردند، ابراز تنفر و انزجار می‌کند و ارادت خالصانه اعلی‌حضرت همايونی را به خاندان نبوت تصديق و تأييد دارد و آن اعلی‌حضرت را حامی دين اسلام و پيرو مذهب جعفری می‌شناسد و مورد تکريم و احترام جامعه روحانيت و خادمان مکتب اسلامی هستند و ـ ان‌شاء‌‌الله ـ ساليان سال سلامتی وجود اقدس شهرياری باقی و برقرار باشد...» (نامه انجمن حجتيه خطاب به محمدرضا شاه، (آرشيو، سند ۷۷۲/ ۱۹، ۳۱/ ۴/ ۱۳۵۲) برگرفته از قصه هويدا،ص۲۰۰، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی) 🔹این جریان با پیروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی ضعیف‌تر از قبل شد و پس از پاره‌ای تغییرات و به تدریج جلساتش رو به تعطیلی کشید و در پی سخنرانی امام خمینی(ره) در اول مرداد سال ۱۳۶۲ به طور رسمی اعلامیه تعطیلی داده است: « یک دسته دیگر هم که تزشان این است که بگذارید معصیت زیاد بشود تا حضرت صاحب بیاید. حضرت صاحب مگر برای چه می‌‏آید؟ حضرت صاحب می‏‌آید معصیت را بردارد ما معصیت کنیم که او بیاید؟ این را بردارید. برای خدا اگر مسلمید و برای خاطر کشورتان اگر ملی هستید این دسته بندی‏‌ها را بردارید». (۲۱ تیر ۱۳۶۲، صحیفه امام ، ج۱۷، ص۵۳۴) 🔸ذکر این نکته ضروری است که امام از سال‌ها پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به جریان حجتیه دید مثبتی نداشتند و این در پاسخ به نامه آقای گرامی مشهود است: «..نسبت به شخصی که سؤال شده بود(شیخ محمود حلبی) جلساتش ضررهایی دارد؛ از وقتی مطلع شدم تایید از او(شیخ محمود حلبی) نکرده‌ام و نخواهم کرد ان‌شاءالله» (۱۳۵۰ه.ش.، همان، ج۲، ص ۳۵۷) 🔹این دیدگاه امام پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز وجود داشت و ایشان در آن برهه نیز نسبت به عملکرد انجمن حجتیه خوش‌بین نبودند. آقای محمدجواد صاحبی از مرحوم آیت‌الله خزعلی نقل می‌کند: « بعد از انقلاب روزی با مرحوم شهید مطهری خدمت امام رسیدیم. آن‌جا این موضوع مطرح شد که انجمن یک جمع متشکلی است که در سراسر ایران نفوذ دارد و خدماتی داشته است و اینک می‌خواهد این نیرو را در اختیار انقلاب و نهادهای انقلابی قرار دهد. امام فرمودند: من خیلی به این‌ها خوش بین نیستم و اندیشه و افکارشان را برای انقلاب خطرناک می‌بینم و لذا همکاری و استفاده از این‌ها را در پست‌های کلیدی جایز نمی‌دانم و خوف این دارم که مسیر انقلاب را تغییر دهند و تاثیر سوئی داشته باشند. به امام عرض کردم: سعی می کنم با تماس با آقای حلبی ودیگران، آن‌ها را در مسیر انقلاب قرار دهم. امام فرمودند: اگر شما چنین اعتمادی داری و می‌توانی، برو و انجام بده. من این سخن امام را به نمایندگی از سوی ایشان حمل کردم و رفتم و در جاهایی صحبت کردم و گفتم که امام به من نمایندگی داده است. بعدا امام فرموده بود که آقای خزعلی هیچ‌گونه نمایندگی از جانب من ندارد و من روی آن مواضع خودم ایستاده‌ام.» بعد از آن آقای خزعلی رسما اعلام کرد که این حرف‌ها از خود من است و بنده هیچ‌گونه مسئولیت یا نمایندگی از جانب ایشان ندارم... 🔸در همان ایام روزی آقای سیدحمید روحانی به من گفت که : آقای خزعلی تعداد زیادی از اسناد و مدارک را خدمت امام آورده بود. او به امام توضیح داد که این‌ها اسناد و برکات و خدمات انجمن حجتیه است آورده‌ام تا شما ببینید این‌ها چه کار کرده‌اند و توصیه کنید که در انقلاب از این‌ها استفاده کنند. امام فرموده بودند: آقای خزعلی من این‌ها را می‌شناسم و نیازی به دیدن نیست، این‌ها را جمع کنید ببرید. من نظرم همان چیزی است که اعلام کرده‌ام.(در کشاکش سیاست و فرهنگ، خاطرات محمدجواد صاحبی،ص ۱۵۹-۱۵۸) | | 💠 پایگاه جامع محتوایی هیأت ▫️ eitaa.com/joinchat/3893428257C3a05e55578