🍃بسـم رب الشهدا✨و الصدیقین 🍃 ❣✌️🏻 بعد گفت: جان من! 😍 گفتم آره محمدرضا حتما شهید می‌شوی تا این را گفتم یک صدای قهقه خنده از آن طرف بلند شد و بلند بلند داد می‌زد و می‌گفت مامان راضی‌ام ازت. ☺️ بهش گفتم حالا خودت را اینقدر لوس نکن. بعد محمدرضا گفت: «مامان یک چیز بگم دعایم می‌کنی دعا کن که پیکرم بدون سر برگردد»🕊 وقتی این را گفت من داد زدم سرش و گفتم اصلا محمدرضا اینجوری برایت دعا نمی‌کنم شهید شوی.😔 گفت: نه! پس همان دعا کن که شهید شوم. 🕊 بعد بلافاصله با دخترم صحبت📞 کرد. 🌷 🍃