پدری توی بيمارستان نفسهای آخرشو ميكشيد و سه تا پسرهاش بالاي سرش بودند
رو كرد به پسر اولی و گفت: رستورانها مال تو
رو کرد به پسر دومی گفت : هتل ها هم مال تو.به پسر آخرى هم گفت :
عزیزم سوپرماركتها هم مال تو. و از دنيا رفت
سه تا پسر شروع كردن به گريه و زاری
دكتر كه شاهد ماجرا بود گفت:
صبر داشته باشيد. فردا پس فردا سرتون به املاكتون گرم میشه و داغتون یادتون میره ، ولي هیچوقت پدرتون رو فراموش نکنین؛ و براش فاتحه و خيرات کنین.
سه تا پسر گفتن : کدوم ملک؟کدوم هتل؟ آقاي دکتر پدرمون با نیسان آب معدنی ميفروخت ، کاراشو تقسیم کرد
#طنز