18 اردیبهشت 1305
به عالیه عزیزم
عالیه از تو میپرسم این یک پاره خون هم مگر میتواند عالم ابدیت باشد؟
ابدیت برای خودشان بماند. عدم مطلق را به من بدهند. [...] چرا زندهام؟ از من نپرس برای چه؟ شاعر خلقتی است که هنوز دیگران عجایب آن خلقت را کاملا درک نکردهاند. توصیفات اشخاص دربارۀ او فقط یک نوع مقاربت روحانی است.
فکر کن. به این حسرت نبر که چرا قصرهای مرتفع و باغهای مجلل نداری. آنها را جنایت و خیانت فراهم میآورد. اگر طبیعت به تو قلب نجیب و همت عالی داده است خوشحال خواهی بود که نسبت به تمام آن تجملات بیاعتنا هستی.
#نیمایوشیج@hibook