پس از شکست ایران در جنگ با روسیه و تحمیل قراردادهای خسارت بار گلستان و ترکمنچای که بخشی از آن متاثر از پیشرفت تکنولوژیک و نظامی روسیه و عقب ماندگی ایران بود، ژوبر نماینده فرانسه در اردوگاه جنگی عباسمیرزا با او ملاقات كرد و نقل میكند كه عباسمیرزا از سرِ درد سؤالهایی از او میپرسد. عباس میرزا از نماینده فرانسه میپرسد: «نمیدانم این قدرتی كه شما (اروپاییها) را بر ما مسلط كرده و موجب ضعف ما و ترقی شما چیست؟ شما در قشون جنگیدن و فتح كردن و بكار بردن قوای عقلیه متبحرید و حال آنكه ما در جهل و شغب غوطهور و بهندرت آتیه را در نظر میگیریم. مگر جمعیت و حاصل خیزی و ثروت مشرق زمین از اروپا كمتر است؟ یا آفتاب كه قبل از رسیدن به شما به ما میتابد تأثیرات مفیدش در سر ما كمتر از شماست؟ یا خدایی كه مراحمش بر جمیع ذرات عالم یكسان است خواسته شما را بر ما برتری دهد؟ گمان نمیكنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بكنم كه ایرانیان را هشیار نمایم.»