«روزه نجات» برای «روز حیات» وطن امروز؛ ۸ دی ۱۳۹۷ عصر جمعه است و چه دلگیرتر با وجود این هوای ابری! دل بچه‌ها اما روشن است به آسمان آبی فردا و فرداها! و به روز غلبه نور بر تاریکی! به یوم‌الله رهایی ملل از این بی‌سامانی و بی‌سازمانی! «بچه‌ها»یی که نوشتم، تعدادی از دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران، منظورند که در حرکتی که از مصادیق درست کار «آتش به اختیار» است، تصمیم گرفتند یک هفته‌ای، روزه بگیرند و ۳ روز آخر، اعتکافی بکنند در مسجد تاریخی دانشگاه، بلکه با مدد از تشنگی و گرسنگی، بسی بیشتر و بهتر با مردم مظلوم یمن در محاصره همدردی کنند! و به آن همه کودک و زن و مرد مقاوم مانده در زیر بمباران آل‌سعود جلاد بفهمانند که هرگز تنها نیست یمن! و هنوز هم هستند جوانانی که درد بشریت را بفهمند! و مونس بنی‌آدم باشند! بدون هیچ مرزی! و بی‌توجه به این نقشه‌های بعضا شوم جغرافیا! این بچه‌ها از تبار همان دانشجویانی هستند که ایام تابستان، اوقات فراغت خود را به خدمت در مناطق محروم همین ایران عزیز خودمان می‌گذرانند و با کمترین امکانات، جورکش قصور و تقصیر مسئولین می‌شوند! گاه می‌روند به روستایی در لب مرز جنوب‌غرب و گاه عازم سیستان می‌شوند تا کلاس درسی بسازند؛ راهی باز کنند؛ پارکی افتتاح کنند؛ مسجدی نونوار کنند و فی‌المثل به آن پسرک بازیگوش بشاگردی یاد دهند که سعدی که بود و حافظ چه می‌سرود! درس خوش‌آهنگ الفبا! الفبای غیرت! الفبای خدمت! الفبای کار! الفبای معرفت! معرفت نسبت به همه اولاد آدم، ولو ایرانی نباشند! که تو از نسل آن «شیخ اجل» هستی که «بنی‌آدم» را «اعضای یک پیکر» می‌دانست! نه! چو می‌بینی عروسک‌های یمنی، ساز خون می‌زنند، سکوت نمی‌توانی! انگار می‌کنی که برای همین امروز، سروده شده؛ «چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار»! پس نه عجب که این «دگر عضوها» اگر دیروز عازم اردوی جهادی غرب کشور خودمان می‌شدند، امروز به فکر رساندن صدای مردم مظلوم یمن به جهانیانند! آنهم بی‌هیچ حمایتی از طرف دولت و حتی حکومت! و تحقق جامعه مدنی واقعی! و مثالی برای آن مهم که بزرگان فرمودند؛ «آتش به اختیار»! و آنقدر هم حرکتت برکت کند که از هر ۲ جناح سیاسی کشور، عناصری بیایند حمایت تو! و صحه بر سلامت کارت بگذارند! سلامت کار! روزی آتش به اختیار بروی فلان منطقه محروم و آجر روی آجر بنشانی و روزهایی هم روزه بگیری، برای رساندن صدای غربت یمنی‌ها به فرزندان آدم! و باز هم این تلنگر بزرگ که «بأی ذنب قتلت؟!» چیست واقعا گناه ملت یمن؟! و کجاست سازمان ملل؟! آیا آن عمارت نکره نیویورکی که مفت هم گران است یا هر کجا که فریادرسی برای ملل تحت ستم هست؟! حرکت مخلصانه دانشجویان بسیجی دانشگاه تهران نشان داد؛ اگر چه با ثمردادن شجره «انقلاب اسلامی» به «جمهوری اسلامی» رسیده‌ایم اما آن «نهضت» رسیده به «نظام» هر جا که لازم باشد، باز خودی نشان می‌دهد! هیهات! «نظام جمهوری اسلامی» به معنای پایان «نهضت انقلاب اسلامی» نیست، بلکه آمده تا آن را محکم‌تر، مستحکم‌تر و پویاتر کند! اگر ما «اداره» داریم، لیکن «اراده» هنوز به قوت خود باقی است! و این همان اراده‌ای است که دقیقا همین بچه‌های روزه‌دار برای مظلومیت یمن را سالی ۴ بار عازم اردوهای جهادی کشور خودمان می‌کند! پس خدمت، خیلی هم گیر میز و صندلی نیست! تو حتی اگر «اداره» هم نداشته باشی و هیچ مسئولیت شغلی هم نداشته باشی، باز هم با پای «اراده» توان حرکت به اردوی جهادی سردشت و کرمانشاه را خواهی داشت! و نه فقط این، که حواست به جهان پیرامون نیز هست! 👇👇👇👇ادامه 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi