. دیوار خیبر فرو ریخت؛ پیدا و پنهان عملیات ایران -۱   ۱) عملیات شنبه‌ شب (۲۵ فروردین/ ۱۳‌آوریل) سر فصلی مهم در تاریخ غرب آسیاست. نیروی عظیمی که در این عملیات چند ساعته در منطقه آزاد شد، هزاران برابر شدید‌تر از آوار موشکهایی است که بازدارندگی ۷۶ ساله رژیم صهیونیستی را فرو ریخت. شنبه شب در حالی که فلسطینی‌ها (و مردم برخی مناطق دیگر) از مشاهده شیرجه موشک‌های ایرانی، فریاد «یا فاتح خیبر، یا علی و یا حسین»‌(ع) سر می‌دادند، خبرنگار اسرائیلی در شبکه ایکس نوشت: «یهودیان در پناهگاه‌ها پنهان شده و منتظر موشک‌های ایرانی هستند. اسرائیل به جای ابتکار و بازدارندگی، در لاک خود فرو‌ می‌رود و می‌‌ترسد. روزهای نتانیاهو». عملیات محدود، اما پیچیده و موفق ایران، موجب برانگیختگی و شادمانی صد‌ها میلیون مسلمان در منطقه شد که عزت‌شان برای ده‌ها سال لگدکوب شده است. آنها اکنون یقین دارند که رژیم جنایتکار اسرائیل، از پا در آمدنی است. تنبیه رژیم صهیونیستی، بلافاصله چند ساعت پس از آن صورت گرفت که تکاوران ایرانی، کشتی تجاری صهیونیست‌ها را در تنگه هرمز (۵۰ کیلومتری بندر فُجیره امارات) توقیف کردند تا دومین کریدور تجاری اسرائیل را هم مثل تنگه باب‌المندب نا امن کنند؛ دو تنبیه و پوز زنی تحقیر‌آمیز به فاصله بیش از ۱۶۰۰ کیلومتر، در یک نصفه روز. ۲) بیش از ۱۹۰ روز از جنگ غزه می‌گذرد؛ جنگی که نتانیاهو ادعا می‌کرد ظرف چند هفته به پایان می‌رساند. اما این جنگ در حالی فرسایشی شد که اسرائیل، همواره ابتکار عمل را در اغلب جنگ‌های گذشته در دست گرفته بود تا از چند روز یا چند هفته طولانی‌تر نشود. نتانیاهو با حمله به بخش کنسولی سفارت ایران و ترور چند مستشار نظامی ارشد، خیال کرد می‌تواند به فرافکنی بحران بپردازد و از معرکه بگریزد. او برای نجات خود، با سرنوشت رژیم صهیونیستی قمار کرد اما در واقع، «نفرین ۸۰ سالگی اسرائیل» را جلو انداخت. او احتمالا همان گوساله افسانه‌ای است که صهیونیست‌ها دنبال ذبح آن هستند تا خود را نجات دهند. هر چند که به نظر می‌رسد اسرائیل حتی با قربانی کردن او، به روزهای قبل از جنگ بر نخواهد گشت. ۳) اگر مقامات آمریکایی در می‌یافتند که زمامداران صهیونیست، چیزی جز بار اضافی بر لبه پرتگاه نیستند، سرنوشت خود را در ماجرای جنگ غزه به دُم آنها گره نمی‌زدند، یا دست کم، افسار‌شان را می‌کشیدند تا وارد معرکه غزه نشوند و به زنجیره گرفتاری‌های‌شان‌ وسعت ندهند. اما گویا گزینه عقل، قفل بود که بدترین تصمیم را گرفتند. توماس فریدمن تحلیلگر نیویورک تایمز، دو روز پس از عملیات طوفان‌الاقصی هشدار داده بود: «ورود به غزه، پا نهادن در باتلاق است، چنان باتلاقی که آریل شارون و نتانیاهو در گذشته از آن اجتناب کردند». او ۹ نوامبر (۱۹ آبان) هم نوشت: «چند روز پیش از آن که به تل‌آویو بروم، بسیاری از دوستان، به من هشدار دادند اسرائیل پس از ۷ اکتبر، دیگر اسرائیل قبلی نیست. آنها حق داشتند. اسرائیل به مکانی تبدیل شده که ساکنانش هرگز قبلاً در آن زندگی نکرده‌ بودند. آمریکا هرگز قبلا مجبور به مداخله و دفاع مستقیم نشده بود. پس از سفر، درک می‌کنم که چرا همه ‌گفتند این حجم بزرگ از تغییر پس از حمله ۷ اکتبر، رخ داده؛ تهدیدات مجموعه‌‌ای از دشمنان که جهان‌‌بینی خدا سالارانه را با تسلیحات مدرن قرن ۲۱ ترکیب کرده‌‌اند.  هر یک از دشمنان اسرائیل دارای ارتش‌ مدرن با قابلیت‌‌های سایبری، موشکی بالستیک، پهپادی و پشتیبانی ‌فنی هستند. آنها مدت‌‌ها برنامه‌‌ریزی کرده و اکنون، کنار هم ظاهر شده‌ و اسرائیل را از همه طرف تهدید می‌‌کنند. هدف، نابودی اعتماد اسرائیلی‌هاست و این که اثبات کنند که سرویس‌های دفاعی و اطلاعاتی دیگر نمی‌‌توانند از آنها محافظت کنند. اگر این مهم اثبات شود، ساکنان اسرائیل مجبور خواهند بود از اسرائیل خارج شوند. متأسفانه، ترس  در دل بسیاری از آنها افتاده است». ۴) دو هفته قبل، هنگامی که دولت شریر اسرائیل دست به ترور فرماندهان ایرانی در دمشق زد، به احتمال قریب به یقین با مقامات آمریکایی هماهنگ کرده بود. اما هنگامی که ایران اعلام کرد اسرائیل را مجازات می‌کند، مقامات آمریکایی غیر از پیغام‌های مستقیم، دست به دامن دیگر دولت‌ها شدند تا شاید ایران حمله نکند.  بر این مبنا، ایران قبل از این که شنبه شب، رادار و پدافند چندلایه صهیونیستی- آمریکایی را بشکافد، از پدافند سیاسی آمریکا عبور کرده بود؛ چنان که وبسایت اکسیوس نوشت: «تهران از طریق کشور‌های عربی اطلاع داد که اگر آمریکا پس از حمله به اسرائیل وارد ماجرا شود، پایگاه‌‌هایش در منطقه مورد حمله قرار خواهند گرفت. پیام ایران این بود: ما به نیرو هایی که به ما حمله ‌کنند، حمله خواهیم کرد، سر به سر ما نگذارید تا ما هم سر به سرتان نگذاریم». 💢 ادامه دارد 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi