۱۰ پله که با برجام طیکردیم- ۲
موضوع سوم، اعتبار میانجی نزد ماست. فرانسه در مذاکرات برجام به عنوان پلیس بد (حتی سختگیرتر از آمریکا) عمل کرد و در عین حال چند قرارداد پرسود با ایران نصیبش شد. اما نتیجه چه بود؟ آنها قراردادهای توتال و پژو و ایرباس را زیر پا گذاشتند، بیآنکه خسارتی بپردازند.
فرانسویها در عهدشکنی اقتصادی، سابقه دارند و در برجام هم پیمانشکنی کردند. بنابراین، غیر قابل اعتماد و خود، طرف دعوای ما هستند. ضمن اینکه دولت آمریکا اساسا در پی تفاهم و تعامل نیست؛ بلکه میخواهد مطالبات جدیدی را دیکته کند.
پذیرش وساطت فرانسه یا قبیل آن، به معنای رسمیت بخشیدن به نقض برجام و عبور از آن است. بله اگر دولت ما تمام تعهدات برجامی خود را متوقف میکرد و آن گاه صرفا درباره زمان از سرگیری همزمان تعهدات طرفین مذاکره میکرد، این رفتار قابل فهم بود. اما مذاکره در شرایط انجام یکطرفه تعهدات آن هم درباره تعهدات جدید، سمّ مضاعف و خیانت به خود دولت است.
دولت امروز آمریکا، نماینده چهره بدون روتوش سیاست غرب است. مایک پمپئو اوایل اردیبهشت امسال در دانشگاه «ایاند ام» تگزاس اعتراف کرد «زمانی که رئیسCIA بودم، در سازمان دروغ میگفتیم و تقلب و دزدی هم میکردیم. این کارها یادآور افتخارات تجربه آمریکایی است».
او از یک تجربه تمدنی حرف میزند و نه یک اتفاق خاص. او با این عبارت، شجرهنامه تمدن غرب در نسبت با دیگران را بازگو میکند. همچنان که تعبیر او درباره دولت اوباما و رژیمهای انگلیس و فرانسه و آلمان صادق است.
برجام با اقتصاد ما چه کرد؟ قطعا قرار نبود به خام فروشی نفت وابستهتر و معتادتر شویم؛ بلکه باید تولید و صادرات غیر نفتی رونق میگرفت. اما روند شش سال گذشته -با صورت بندی معطلی و انتظار و حداکثر خام فروشی نفت- موجب تحلیل رفتن بنیه تولید و کارآفرینی در اقتصاد (و به تبع آن، کوچک شدن سفره مردم) شد.
طبق آمارهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، اقتصاد ایران در اوج تحریمها در سالهای 91 و 92، هفدهمین اقتصاد بزرگ دنیا بود. اما طبق آمارهای جدید، همین رتبه ما در پی تحولات شش سال گذشته به رتبه 27 تنزل یافته است.
یقینا اقتصاد ما با وجود کاهش صادرات نفت میتواند، به رتبهای بهتر از رتبه شش هفت سال قبل ارتقا یابد، مشروط بر اینکه مطلقا از غرب ناامید شویم و به بسیج همهجانبه ظرفیتهای داخلی و منطقهای بپردازیم.
تدبیر برای برخی چالشهای مهم به ویژه گرانی مصنوعی، ارتباطی به برجام و مذاکره ندارد. میدانیم که قیمتها با افزایش نرخ دلار تا 18 هزار تومان و بیشتر، بالا رفت و بعضا تورم بالای 100 درصد را در حوزه خودرو و مسکن و اجاره بها و سکه و طلا و... تجربه کردیم.
اما اکنون با وجود کاهش 6 هزار تومانی نرخ دلار -که اتفاقا در دوره نقض برجام از سوی دشمن و واکنش متقابل ما رخ داده- قیمتهای مصنوعی، همان بالا متوقف شده و کاهش نمییابد.
نه آن چهار برابر شدن (افزایش 400درصدی) نرخ دلار، طبیعی بود و نه این ماندگاری گرانی با وجود کاهش 35 درصدی نرخ ارز. ما در اینجا نه با «تنظیم بازار»، بلکه روند «ضد تنظیم» و در واقع دستکاری و اخلالگری رو به رو هستیم.
وزارتخانهها و سازمانهای اقتصادی دولت نمیتوانند بگویند نباید دخالت کرد تا بازار خود به خود تنظیم شود. چرا که بازار در معرض دستکاری است؛ چه از سوی عناصر سودجو و چه از جانب تروریستهای اقتصادی با انگیزههای سیاسی و امنیتی.
اقتصاد و معیشت مردم در معرض دست درازی است و دولتمردان نمیتوانند در مقابل، تماشاچی باشند، گرانیها را توجیه کنند و یا حداکثر بگویند «مردم نخرند تا ارزان شود».
مسئولیت مهم و بر زمین مانده دولت در آستانه هفتمین سال فعالیت، در همین حوزه است و نه در حوزه مذاکره با اروپا و آمریکا که به حد اشباع و انسداد رسیده است.
♦️متن یادداشت کیهان:
http://kayhan.ir/fa/news/166104/۱۰-پلهکه-با-برجام-طیکردیمیادداشت-روز
#محمد_ایمانی
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi