نبرد نقشه‌ها؛ آن‌که روئین‌تن می‌شود - ۱ ۱-کمونیست‌ها در بلوک شرق، و لیبرال‌ها در غرب، بشر را گاه با وعده عدالت، و گاه با شعار آزادی فریفته‌اند. بسا روشنفکرانی که شیفته تابلوی غرب شدند و ملت‌ها را به تبعیت این اردوگاه کشاندند و دیگرانی از همان‌ها که منتقد غرب بودند اما همان معامله تولید بردگی را در نسبت با شرق کردند. شرق کمونیست هم، غرب بود؛ غروب فضیلت‌های والا. شرقی‌ها، دین را «افیون توده‌ها» خواندند و غربی‌ها، محصول دوران جهل و خرافه زدگی و ترس. تلخ‌تر اینکه هر دو اردوگاه، با وجود تخطئه دین، اسلام التقاطی را ترویج کردند؛ گاه با شعار عدالت و گاه، با شعار آزادی. اغلب سال‌های سده اخیر را دو بلوک با دو جنگ جهانی و ده‌ها جنگ منطقه‌ای، از ظلم و بی‌عدالتی و اسارت و استثمار انباشتند. ۲- هر چند انواع گروه‌های چپ و راست در حاشیه انقلاب اسلامی فعال بودند، و هر چند برخی همراهان انقلاب در دام التقاط غلتیدند، اما انقلاب ما ماهیتی ممتاز داشت. در خلوص رهبری و مردم، و طفیلی بودن گروهک‌ها، همین بس که سایت ضد انقلابی «گویانیوز» 18 بهمن 1390 نوشت «پس از پیروزی انقلاب، گروهی از سیاسیون به کریم سنجابی (رئیس‌جبهه ملی) گله‌مند بودند که چرا با به راه انداختن تظاهرات حزبی، از خمینی حمایت کرده بودند؟ سنجابی در پاسخ با پوزخندی جواب می‌دهد که ما نه تنها در بهترین شرایط هرگز قادر به کشاندن مردم به خیابان‌ها آن هم کمتر از 50 نفر نبودیم و همیشه در حسرت راهپیمایی میلیونی بودیم که خارج از بضاعت ما بود، بلکه این نفوذ شخصیت و کاریزمای آیت‌الله خمینی بود که ما را هم به دنبال خود می‌کشاند. این، واقعیتی تلخ است». ۳- انقلاب اسلامی بر مبنای هویت اصیل خود، عدالت و آزادی را با هم و ذیل بندگی خدا و رهایی از بردگی همه طاغوت‌ها پی گرفته است. در عین حال خداوند در سوره حج، از سنت تغییر ناپذیر خود، درباره دچار شدن نهضت‌های الهی به القائات شیاطین خبر داده است «وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ الله مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَه آيَاتهِ. و ما پیش از تو هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر اینکه هر گاه طرحی ریخت، شیطان القائاتی در آن طرح و نقشه کرد، اما خداوند، القائات شیطان را از میان می‌برد، سپس آیات خود را محکم و استوار می‌گرداند... هدف این بود که القاء شیطان را آزمونی قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیماری است و آنها که دلهایشان را قساوت گرفته است... و آنها که به آنان علم داده شده، بدانند این حقی است از سوی پروردگارت، پس به آن ایمان بیاورند و دلهایشان در برابر آن خاضع شود». ۴- برخی همراهان یا مدعیان همراهی با انقلاب به علل مختلف، به عدالت کمونیستی و آزادی لیبرال گرویدند و گرفتاری‌هایی را موجب شدند. آنها منفذ نفوذ را گشودند و بیماری دشمن را سرایت دادند. یک عضو مرکزیت سازمان مجاهدین انقلاب، مهر 1365 در هجمه به جناح راست، در روزنامه كيهان نوشت «حضرت آقا! سرمايه‌دار براي گسترش منافع خود به هر وسيله‌ متشبث خواهد شد. امروز كه نياز به قيم دارد، مقابل شما دو زانو مي‌نشيند و زير گوش حضرتعالي از سياست‌هاي غلط اقتصادي ]نظارت دولت[ مي‌گويد. پس فردا در انتخابات، عوامل سرسپرده و مزدوران دست ‌پرورده خود را وارد مجلس مي‌كند. در انتخابات، رئيس جمهور خود را از صندوق‌ها درخواهد آورد. اگر فكر مي‌‌كنيد در جهاني كه شبكه سرمايه‌‌داري همچون اختاپوس همه چيز را در حيطه قدرت خود دارد، مي‌توان تشكيلات مستقل سرمايه‌ داري بدون سرسپردگي به وجود آورد، سخت در ‌اشتباهيد... سرمايه ‌داري، به ‌اشل آمريكايي قناعت نكرده و آزادي به مراتب بيشتر غرب طلب مي‌كند؛ پس اغراق نخواهد بود اگر نسبت به ساختار سياسي و فرهنگي جامعه فردا بيمناك باشيم». اما همین فرد (سردبير بعدی نشريه «عصر ما»)، در توجیه ائتلاف با کارگزاران در انتخابات 76 گفت «در شرايط انقلاب، گفتمان حاكم، عدالت بود و اصلي‌‌ترين چالش سياسي حول محور عدالت شكل مي‌گرفت. آرايش نيروها هم حول اين محور بود. در دهه 70 گفتمان حاكم، به آزاديخواهي تغيير يافت. اگر فضاي كشور مجدداً به گونه‌اي شود كه عدالت، گفتمان اصلي شود، نيروهاي انقلابي كه بدنه اصلي جريان اصلاحي را تشكيل مي‌دهند، ديدگاه‌ هاي عدالت ‌خواهانه خود را اعلام خواهند كرد(!) البته این به معناي آن نيست كه تمام نيروهاي جبهه دوم خرداد معتقد به عدالتند. در این جريان، از راست مدرن و تكنوكرات تا نيروهاي دارای سابقه چپ حضور دارند». (یادداشت روز کیهان) 🔻ادامه دارد🔻 🏴🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi