📰 🔹همه متهم هستند جز عدم نظارت دولت! 🔸روزنامه اعتماد در ستونی در صفحه اقتصادی پاسخ یک اقتصاددان به نوبخت را منتشر کرد. در این ستون یادداشت یک اقتصاددان منتشر شده که «در پاسخ به اظهارات محمدباقر نوبخت، سخنگوي اقتصادي دولت درخصوص پرداخت ٣٥ هزار ميليارد تومان به مالباختگان موسسات مالي با فشار تريبون نمازجمعه نوشته است: «...گاهي ذكر نكته‌اي ضرورت مي‌يابد:...نقل قول است از ايشان[نوبخت] كه اين هزينه به جامعه تحميل شده بابت يك سخنراني نماز جمعه!!! [منظور مبالغی که به مالباختگان موسسات مالی پرداخت شد] دوم اينكه موسسات مالي با چه كوره پول‌سوزي پول سوزانده‌اند كه چنين رقم زياني در سطح كلان ايجاد كرده‌اند و دولت و نظارت كجا بوده‌اند طي اين مدت؟! چك را دولت و مجلس از جيب ملت تحت فشار و تنگنا كشيده‌اند اما حتي چند صفحه گزارش در مورد اينكه اين پول‌ها كجا رفته و چه شده و چرا بايد مردم تقبل زيان را مي‌كرده‌اند در اختيار عموم قرار داده نشده. سوم، اين بزرگوار بيش از ٣٠ سال است كه در مقامات هستند اينجانب مطمئن هستم كه بيش از صد گزارش اقتصادي شامل مباحث پولي از ميزشان رد شده اما هنوز مفاهيم اوليه جا نيفتاده و آشنا نيست «پول پرقدرت» را پول پر فشار مي‌خوانند و ضريب فزاينده پولي را ضريب فشار. آخر اينكه براي اينجانب يك پرسش باقي مانده كه چرا درك مفاهيم اقتصادي چنين مشكل افتاده؟» نویسنده اما در انتهای این یادداشت نتیجه‌ای محیرالعقول گرفته است: «درس آخر و نه البته كم‌اهميت‌تر اين گفته جناب دكتر نوبخت است كه اگر بانك مركزي مستقل شود بايد ليبرالي عمل كند. استقلال بانك مركزي در جهان امروز به معني معقول و منطقي عمل كردن بانك مركزي بر اساس نياز شرايط اقتصاد است، و دور ماندن تصميم‌هاي پولي و بانكي از دخالت روزمره سياستكاران. اين مي‌شود ليبرالي چون ليبرالي هم قبلا ملعون اعلام شده معقول عمل كردن بانك مركزي خارج از بحث است.» نکته دقیق و ظریف اینجاست که گویا برای این جماعت تنها دو شیوه اقتصادی چپ و راست (مراد چپ و راست در جهان است) باورپذیر و شدنی است. اگر دقت کنید این ذهنی که این یادداشت را نوشته خود اسیر مباحث سیاسی است. آن هم اسیر مکتبی سیاسی که معتقد است اقتصاد نباید در حوزه دخالت سیاستکاران باشد. البته این ظاهر ادعای این مکتب است و نقد آن در تمام این صفحه از روزنامه هم ممکن نیست. اما در کل باید گفت که نویسنده که به صورت کلی و بسیار ساده‌انگارانه از عبارت سیاستکاران استفاده کرده ابتدا باید روشن می‌کرد که مرادش از سیاستکاری چیست و حدود آن کجاست؟ وگرنه اتخاذ تصمیماتی که منافع ملی یک کشور را در پی دارد نیز خود امری سیاسی است. بنابراین بدون تعیین حدود اینگونه رای صادر کردن از کمال عقل نیست. ضمنا باید این را یادآور شویم که در دهه‌های آغازین این قرن (هجری خورشیدی) در میان قشر روشنفکر جامعه تنها راه نجات مارکسیسم بود و شیوه‌های آن برای اداره جامعه و اکنون نیز باز طیف روشنفکر (در اصطلاح جامعه) آن تنها راه نجات را مذموم می‌داند و شیفته مدل رقیب آن شده. تا فردا خاطر ایشان به کدام طرف مایل شود؛ الله اعلم. http://kayhan.ir/fa/news/137675 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi