🔴 نعل وارونه پسا برجام! شکست به منزله شکست کامل دولتی است که تمام مسائل کشور را سه سال معطل امضای برجام کرده بود و اینک پس از دو سال با ابطال آن، عیان میشود که کارنامه دولت روحانی در 5 سال از عمر این ملت، هیچ بوده است! هیچ کامل! حال سوال اساسی این است که دولت برای جبران این شکست استراتژیک چه برنامه هایی دارد؟! این گمان که دولت چاره ای بیندیشد که روابط کشور پس از لغو برجام را با بدیل های جایگزین، گشودن روابط اقتصادی با کشورهای غیر از 5+1، اتکا به داخل و.. حل کند، متاسفانه گمانی خوش بینانه و سخت اشتباه است. برنامه های متنوع برای فرار از پاسخگویی به افکار عمومی از این قرار است: 1️⃣ نپذیرفتن مسئولیت شکست: دولت روحانی نمیخواهد مسئولیت شکست برجام را بپذیرد. علیرغم آنکه نفس آمدن و پیروزی روحانی در انتخابات 92 با ایده مرکزی « رابطه با آمریکا و کدخدا به جای اروپاییها» معنا داشت و بزرگترین دستاورد خود را برجام میدانست، اینک با به زیر افتادن طبل رسوایی توافقی ، دولتی ها و رسانه های زنجیره ای شان، به جای پاسخگویی به مردم، دنبال شریک جرم برای خود میگردند. در خارج: ترامپ! در داخل: انقلاب! 🔺این از خصوصیات اصلی جریان لیبرال است که تمام موفقیتها از آن من! تمام شکستها از آن دیگران! آنها که روزی تیتر میزدند: «روحانی: تمام مسئولیت مذاکرات با من است»! امروز تیتر میزنند: «با اجازه رهبر بود! زیر نظر رهبر بود! با نظارت رهبر بود!» 🔺آنها که برای مسائل پیش پا افتاده ای، ادعای و فرهنگ عذرخواهی را بر سر ملت می کوفتند، امروز حتی حاضر نیستند دال مرکزی گفتمان خود (رابطه با آمریکا، هوالحل) را به گردن بگیرند. و تمامی شکست ها و ناکارامدی های خود را به پای نظام مینویسند. و دیوار چه کسی کوتاهتر از نظام؟! 2️⃣ حاشیه سازی: برنامه بعدی بخشی از اصلاح طلبان، حاشیه سازی و ایجاد التهابات روانی در جامعه برای فرار از فشار افکار عمومی است. جریان لیبرال که شکست فجیع خود در 1400 را قطعی می بیند، تصور میکنند با سازی بر سر مسائلی چون ، زنان، رفع ، و و و حتی سگ گردانی و نهنگ عنبر! میتوان همچنان پایگاه رای سرخورده دولت را با آنها شارژ کرد. آنها در این سناریو، به شدت بر رفتار قهرآمیز جریان اصولگرا و رودرو قرار دادن آنها با مردم حساب باز میکنند. نقش جریانهای افراطی ظاهرا حزب اللهی در نردبان گذاری این سناریو برای لیبرالها بسیار کلیدی است. 🔺اما در این میان، جریان لیبرال افراطی، برنامه ای ورای روحانی در سر دارد. سناریوی عبور از روحانی و نرسیدن او تا 1400 سناریوی طیف اصلاحات برای براندازی نظام است. نبود جایگزین محبوب و کارامد برای 1400 و احساس شکست قطعی در انتخابات های بعدی از دلایلی است که این سناریو را روی میز جریان لیبرال افراطی میگذارد. ایده اصلی این سناریو، ایجاد های خیابانی است، به هر بهانه ای و با هر گستره ای. نقش ناکارامدی و ناتوانی دولت روحانی قطعا بستر اصلی هرگونه نارضایتی در توده مردم است که میتوان با هسته ی اصلی آشوب در شهرها که اعضا و سمپاتهای گروهکهای خصوصا و و ها هستند، بر آنها سوار شد. کاتالیزور و ابزار هماهنگی این جریانها هم با برنامه ریزی سه ساله دولت روحانی، و است. پس هر جا نعره ای علیه فیلتر شبکه های خارجی دیدید، توجه کنید که هدف چیست. 🔰 اما راه حل چیست؟! مشکل اصلی توده متوسط جامعه، اینک مشکلات است. و مشکل اصلی طبقه متوسط به بالا، برخی فشارهای زائد است. ما به جریانی نیاز داریم که با اتکا به پیشینه خود در ساختن و پیشرفت ایران، حلقه بسته را از صدر جریان به کنار بزند. هم با کارامدی بتواند تضمین پیشرفت و ساختن را به مردم دهد و هم جلوی حساسیت افزایی جریان های افراطی ظاهرا انقلابی بایستد. این بدیل هر دو جریان غالب در فضای سیاسی کنونی است.تنها بدین ترتیب می توان امیدوار بود که انتخابات مجلس آینده، وعده گاه خداحافظی با لیست امید و جریانهای باشد که دستاوردی جز سلفی و توئیت و حاشیه بازی برای مردم نداشتند و درپی آن آغاز یک فصل جدید در تاریخ ایران با ظهور «انقلابی های کارامد» در پیش خواهد بود. متن کامل یادداشت در پارس نیوز: https://www.parsnews.com/fa/tiny/news-508175 🇮🇷حزب الله سایبری @hizbollahsyberi