🔰
پاسداشت حاج حسن شایانفر در گفتوگو با قاسم تبریزی، محمدحسین و مرتضی صفارهرندی
حاج حسن جلوتر از موضوعات روز بود
🔻اوایل سال ۵۸ پخش مطبوعات عمدتاً در دست جریان مخالف و معاند بود. دنبال این بودیم یک تشکیلات مستقل برای پخش مطبوعات اسلامی درست کنیم. یک نفر گفت بروید همان تشکیلات پخش مطبوعات را خودتان در دست بگیرید. آن زمان در افتادن با آنها هم مشکل بود. حاج حسن قبول کرد و گفت من میروم و انجام میدهم.
🔻دوران حضور حاج حسن در تشکیلات پخش مطبوعات برایش یک دوره تجربه و کارآموزی شد. اولین دستاورد او هم شناخت روابط پنهانی اینها با هم بود. مثلاً اینکه در روزنامه آیندگان چه کسانی هستند و روابط اینها با برخی افراد ضد انقلاب که در کیهان و اطلاعات و پیغام امروز هستند، چیست.
🔻نقش حاج حسن آقا به عنوان مسئول فرهنگی زندان قزلحصار مطرح شد. احساس میکرد آنجا جای کار بسیار زیادی وجود دارد و به همین دلیل همسر و فرزند خود را برداشت و خانه و زندگی خود را به زندان برد. آن زمان تمام هفته حاج حسن آقا در زندان بود و زندگیاش آنجا میگذشت.
🔻آقای داورزنی نشریات منافقین که در پاریس چاپ میشد را زیراکس میکرد و روی دیوار زندان نصب میکرد. اعضای سازمان در داخل زندان این مطالب را میخواندند و تعجب میکردند که سازمان این حرفها را زده!
🔻دستوری به چند نفر از منافقین داخل زندان رسیده بود که خودتان را تواب معرفی کنید و اینها به عنوان تواب بچههای دیگر سازمان را که داخل زندان بودند، میزدند تا این موضوع به حساب جمهوری اسلامی گذاشته شود.
🔻در نتیجه اقدامات فرهنگیای که زمان حاج حسن در زندان قزلحصار انجام شد؛ بعد از اینکه حدود هشت هزار نفر را از زندان آزاد کردند، فقط دو نفر از این زندانیان پناهنده شدند.
🔻کتابی را از آثار زندانیان منتشر کرد به نام «روزها و سوزها»؛ علاوه بر این مقالات و داستانهای آنها را هم برای روزنامههایی مثل اطلاعات و کیهان یا حوزه هنری میفرستاد تا از اینها داستانهایی جمعآوری شود. حق تألیف هم به زندانیان میداد.
🔻مقالاتی را از عناصر گروهکها نشانمان داد که از خصلت سیاسی آنها کم شده بود و یک ذره گرایش فرهنگی پیدا کرده بودند و بحثهای تئوریک را مطرح میکردند. آقای شایانفر رد اینها را گرفته بود و میگفت این حرفها، صحبتهای آینده این گروهکهاست و اینها از این به بعد بر سر این مسائل با ما بحث میکنند.
🔻در دولت نهم زمانی که در وزارت ارشاد مسئولیت داشتم دیدم بهترین کسی که میتواند در مرکز صدور مجوز مؤسسات فرهنگی کمک کند و آنجا به عنوان بانک اطلاعاتی ما باشد، آقای شایانفر است. حقیقتاً شورای نگهبان آن جمع ایشان شده بود.
🔻حاج حسن علاوه بر آن دغدغه عالی که برای اصل نظام داشت یک چیزهایی هم او را جریحهدار کرده بود مثل ماجرایی که برای برادرش در قضیه منافقین پیش آمده بود.
🔻ایشان بعدها در دهه هفتاد میدید همان جریانی که امثال برادرش طعمهاش شدند؛ پای همین افراد دارد به داخل باز میشود. هیچ کس هم مانع آنها نیست. بلکه رانت هم برای آنها وجود دارد. این موضوع آقای شایانفر را بسیار آزار میداد و دائماً در خصوص آنها هشدار میداد.
🔻دفتر ایشان مأمن آدمهای آسیبدیده آن دوره بود. نه تنها آنها، بلکه رفته رفته گروههای دیگر هم همینطور شد. مثلاً بهائیهایی که برگشته بودند و تحت فشار بودند به آقای شایانفر پناهنده میشدند و اینجا[کیهان] را محلی برای بیان حرف خودشان میدانستند.
🔻مثلا هوشنگ اسدی واقعا با حاج حسن همکاری میکرد؛ هم در زندان که به نام خراسانی مقاله مینوشت و در کیهان و اطلاعات چاپ میشد و هم خارج از زندان. با این افراد مصاحبه میکرد و اطلاعاتشان را جمع میکرد.
🔻عنصر سازمان چریکهای فدایی خلق از خارج کشور با نفر خودش در داخل کشور ارتباط پیدا کرده بود و میگفت «کارهایی که ما در این ده سال میکردیم در قبال یک شعر شاملو، یک قِران نمیارزید. یک قطعه شعر شاملو به اندازه ۱۰ سال مبارزه مسلحانه ما ارزش دارد.»
🔻اطلاعاتی بود از محافل بهایی که معتقد بودند با توجه به نفوذی که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده هر کار علنی خیانت به مبارزه است. آقای شایانفر با تمام ابعاد و پیچیدگیهای نفوذ آشنایی داشت و نگرانیهایش متأثر از این اطلاعاتی بود که در اختیار داشت.
👈
مشاهده متن کامل
(
https://kayhan.ir/fa/news/230422) (
https://kayhan.ir/fa/news/230422)
👈 مشاهده نسخه PDF
(
https://kayhan.ir/files/fa/publication/pages/1400/8/30/2293_27438.pdf)
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi