💢 محاسبات دشمن
و ملتِ پای کار انقلاب -۱
«ملت ایران پای کار انقلابند»، یعنی چه؟ اولا انقلاب اسلامی در کشوری پدید آمد و پیروز شد که آمریکاییها آن را «جزیره ثبات» و «ژاندارم» خود برای اداره دیگر مستعمرات در منطقه میدانستند. این رویداد معجزهآسا را ملت ایران با تبعیت از رهبری امام خمینی(ره) رقم زد. اگر ملت ایران در برابر ساواک و ارتش آمریکایی شاه قد علم نمیکرد، پیروزی انقلاب غیر ممکن بود.
ثانیا انقلاب اسلامی در حالی چهل و سه ساله شده که آمریکا و انگلیس و انواع گروهکهای وابسته به آنها، به یکدیگر وعده میدادند کار جمهوری اسلامی، ظرف چند هفته یا چند ماه تمام است. فقط وعده هم نمیدادند. همواره در کف میدان، و از جبهههای مختلف، در تدارک براندازی بودهاند: چندین عملیات کودتای نظامی پیچیده (طبس، نقاب و...)، عملیات زنجیرهای ترور سران انقلاب، برپایی سلسله آشوبها از تهران تا آذربایجان و کردستان و خوزستان و ترکمن صحرا و...، و نفوذ در اطرافیان شخصیتهای موثر و به خدمت گرفتن آنها (سید کاظم شریعتمداری، منتظری، و برخی سران نفاق جدید). اگر ملت ایران پای کار انقلاب نبودند، چگونه میشد از عهده شبکه ترور و آشوب افکنی با پوششهای «خلقی» و «مردمی» در طول چهار دهه برآمد؟
صدام دیکتاتور سفاک عراق، هنگام آغاز جنگ علیه ایران، مصاحبه کرد و گفت مصاحبه بعدی در تهران! محاسبات جاسوسان و مزدور و تحریککنندگان غربی او، از فروپاشی نیروی نظامی ایران و خیانت رئیسجمهور وقت (بنیصدر) خبر میداد. اما چه کسانی چون کوه، مقابل ارتش مجهز صدام ایستادند و درهای جهنم را به روی او گشودند؟ اگر ملت پای کار نبود، صدام چگونه پس از هشت سال حمایت شدن همهجانبه از سوی قدرتهای جهانی، دست خالی و سرشکسته از جنگ برمیگشت؟
جنگ، هنوز فروکش نکرده بود و عبرتهای آن تازه مینمود، که مزدوران صدام در سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، مرداد 1367 به صرافت افتادند از مرز کرمانشاه به دل جاده بزنند و دو روزه، تهران را فتح کنند! آنها ابتدا صدام را فریب داده و حالا گرفتار خود فریبی شده بودند. با قبول قطعنامه 598 از سوی حضرت امام(ره)، خیال برشان داشته بود که ملت و دولت ایران از مقاومت خسته شدهاند.
مسعود رجوی سرکرده سازمان، در نشست توجیهی فرماندهان، هدف عملیات فروغ جاویدان را «تصرف ۴۸ ساعته تهران» عنوان کرده و گفته بود: «فقط یک ابرقدرت میتواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند.» مدارک و نقشههای جامانده از سازمان در مرصاد، مسیر حرکت خیالی را «چهار زبر- کرمانشاه- همدان- سه راهی بوئینزهرا- کرج و میدان آزادی» نشان میداد!
آنها ۱۵ هزار نفر را با خود همراه کرده و به پشتیبانی ارتش صدام پشتگرم بودند؛ اما در تلهای خود ساخته گرفتار شدند که موجب هلاکت حدود ۲۰۰۰ نفر از نیروها و فرماندهان، و مجروحیت و اسارت دست کم هزار نفر دیگر شد. در برخی گزارشها، آمار تلفات منافقین تا چهار هزار نفر هم ذکر شده است.
منافقین با همه توهم زیرکیشان، چرا در تلهای به این مرگباری و باتلاقی به این وسعت وارد شدند؟! سعید شاهسوندی، یکی از سران به اسارت درآمده منافقین در مرصاد است که با تماس رجوی، از اروپا به عملیات فراخوانده شد. او میگوید «رجوی توهم آزادی تهران را داشت و این موضوع از سوی صدام به رجوی دیکته شده بود.» شاهسوندی همچنین درباره این سؤال که چگونه جرأت ارتکاب این حماقت بزرگ را پیدا کردید، تصریح کرده بود «به ما گفته بودند همه در تهران با سازمان هستند و کار رژیم تمام است. من گول رجوی را خوردم»!
💢ادامه دارد💢
#محمد_ایمانی
🇮🇷حزب الله سایبری
@hizbollahsyberi