📘✍ریا در دین و مردم فریبی تحت عنوان حمایت از دین سابقه ی دردناک و مُمتَدی در اسلام به ویژه در ایرانِ بعد از اسلام دارد. چنانکه زاهدان و روحانیون مردم را به عناوینِ مختلف و به نام دین سَرکیسه می کردند و از نادانی و ترسِ عَوام به نفع خود استفاده نابِجا می نمودند. شعرا و نویسندگان بسیاری از جمله سعدی خیام - حبیب خراسانی - پروین اعتصامی عبید زاکانی - اوحدی مراغی - حافظ و... از این ریا در کار بزرگان دین به ستوه آمده اند و اشعار بسیاری سروده اند؛ و بوده اند بسیار بزرگانِ حقیقت طلبی همچون حَلاج - سُهروردی - عینُ القُضاتِ همدانی و... که جان خود را در راه ستیز با این زاهدان دنیا پرست داده اند... بسیار به جاست که تالیفی مُستقل با نام "ریاکاری در اسلام "تهیه و تدوین گردد تا چِهره ی کَریهِ این پیشوایان مردم فریب که همواره انسانیت و انصاف را فَدای مذهب می کردند و هنوز هم چنین است به نسل های آینده معرفی گردد. برای مثال به تنها چند نمونه از ابیاتِ چند تن از شاعران بزرگ در این باره اشاره می کنیم... به زاهد گفتم این زهد و ریا تا كی بُوَد باقی بِگفتا تا به دنیا مردم نادان شود پیدا. اهل مَکر و حیل بکوشیدند به ریا روی دین بپوشیدند. ریای زاهد سالوس جان من فرسود، قدِح بیار و بِنَه مرهمی بَر این دلِ ریش. واعظان کاین جِلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند. شیخ باید که سیم و زر سوزد تا از او دیگری نیاموزد. پَشِه با شب زنده‌داری خونِ مردم می‌خورد زینهار از زاهدِ شب زنده‌دار اندیشه کن. سَبحهِ ی تزويرِ شيخ شهر را كردم شُمار باطنِ او دام بود و ظاهر آن دانه بود. برو اي شيخ كه از كِبر و غرورت ما را گَشت معلوم كه جُز باد دَر اَنبان تو نيست زاهد كنون كه پند تو در من اثر نكرد پرهيز كُن كه در تو نَيُفتَد شَرارِ من زاهد نما مباشُ و به دل بَذر دين بِكار دَستار و طَلیسان و قَبا دين نمی شود ✓ 📗مجموعه داستانها و حکایتهای آموزنده👇 📚 @Bohlol_Molanosradin